| فرمانده ناحیه مقاومت سپاه حاجی آباد گفت: 31 شهریور روز صلابت و اقتدار در مقابل دشمنان است و ما با حضور خود می خواهیم به دشمن بفهمانیم که همیشه گوش به فرمان رهبر عزیزمان هستیم. |
|
سرگرد اباذر سالاری در مراسم رژه نیروهای مسلح بیان داشت:هفته پر افتخار دفاع مقدس را خدمت مردم ولایت مدار شهرستان و مسئولین تبریک عرض می کنم و یاد و خاطره شهدای و امام راحل ، همه ایثارگران 8سال دفاع مقدس را گرامی می داریم . وی در ادامه افزود: ما امروز هرچه داریم به برکت خون شهدا است و باید تمام سعی و تلاش خود را برای حفظ این نظام بکنیم تا بتوانیم پرچم این نظام را به صاحب اصلی آن آقا امام زمان بسپاریم. وایشان در پایان سخنان خود از همه مردم و مسئولین و بسیجیان شهرستان که در مراسم رژه شرکت نمودند تقدیر و تشکر نمودند. |
امام جمعه شهرستان حای آبادگفت: دفاع مقدس تابلو ایستادگی ، مهربانی و برادری و در کنار هم بودن ملت زنده و متحد ایران است.
حجت الاسلام مختاری امام جمعه شهرستان در مراسم رژه نیروهای مسلح شهرستان، ضمن گرامی داشت یاد و خاطره شهدا، امام راحل هفته پر افتخار دفاع مقدس را تبریک گفت و افزود: دوران دفاع مقدس دوران بیداری اسلامی در ایران و سراسر جهان اسلام بود و همین طور یادآور حماسه شجاعت و رشادتهای ملت عزیز ایران اسلامی است و این دوران به همراه خود برکات متعددی را نصیب ملت ایران و جهان اسلام کرده است.
مختاری ادامه داد: ما در دوران دفاع مقدس توانستیم اسلام را از میدان جنگ به جهانیان معرفی کنیم، این دوران توانست چهره حقیقی اسلام و ملت ایران را به جهانیان معرفی کند.
وی بیان داشت: ملت ما در دوران طاغوت ملتی ظلم پذیر و آسیب پذیر و در مقابل مزدوران سر به زیر بودند همین دوران دفاع مقدس چهره ایران را عوض کرد و ملت ایران ملتی با عظمت و با شکوه و ملتی مقاوم در مقابل ظلم و ستم به دنیا معرفی شد.
وی در ادامه ریشه های بیداری اسلامی را در دوران دفاع مقدس عنوان کرد و افزود: آنچه که موجب بیدار شدن ملت های مسلمان شد ایستادگی ملت ایران در دوران دفاع مقدس بود.
وی در ادامه بیان داشت: ملت ایران در این 8 سال جنگ ابهت آبر قدرتهای جهان را شکستند و نقاب از چهره به ظاهر زیبای دشمنان برداشتند، دست استکبار برای ملت ایران و جهانیان رو شد.
به مناسبت گرامیداشت هفته دفاع مقدس صبح امروز یگانهای مختلف نیروهای مسلح در حاجی آباد رژه رفتند.
، صبح امروز یگانهای مختلف نیروهای مسلح شهرستان حاجی آباد با حضور حجت الاسلام قنبری نماینده ولیفقیه و امام جمعه ، فرماندار و فرماندهان نظامی و انتظامی حاجی آباد مراسم رژه را برگزار کردند.
فرمانده سپاه حاجی آباد در این مراسم اظهار داشت: 31 شهریور روز صلابت و اقتدار در مقابل دشمنان است و ما با حضور خود می خواهیم به دشمن بفهمانیم که همیشه گوش به فرمان رهبر عزیزمان هستیم.
، سرگرد اباذر سالاری در مراسم رژه نیروهای مسلح بیان داشت:هفته پر افتخار دفاع مقدس را خدمت مردم ولایت مدار شهرستان و مسئولین تبریک عرض می کنم و یاد و خاطره شهدای و امام راحل ، همه ایثارگران 8سال دفاع مقدس را گرامی می داریم .
وی در ادامه افزود: ما امروز هرچه داریم به برکت خون شهدا است و باید تمام سعی و تلاش خود را برای حفظ این نظام بکنیم تا بتوانیم پرچم این نظام را به صاحب اصلی آن آقا امام زمان بسپاریم.
وایشان در پایان سخنان خود از همه مردم و مسئولین و بسیجیان شهرستان که در مراسم رژه شرکت نمودند تقدیر و تشکر نمود.
فقط به خاطر تو می نویسم ...
تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم
اندازه قطرات باران ، اندازه ی ستاره های آسمان دوست می دارم
تو را به اندازه خودت ، اندازه آن قلب پاکت دوست می دارم
تو را به اندازه هر ثانیه دوریت دوست می دارم
به اندازه هر ثانیه اش که هر ثانیه برایم سالها می گذرد دوست می دارم
به خدا بی توهرلحظه چشمانم می بارد... بازهم دوستت دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
تو را به خاطر خاطره ها دوست می دارم
خیلی وقته دیگه بارون نزده
خیلی وقته دیگه بارون نزده
رنگ عشق به این خیابون نزده
خیلی وقته ابری پر پر نشده
دل آسمون سبک تر نشده
مه سرد رو تن پنجره ها
مثله بغضه توی سینه ی منه
ابر چشمام پر اشکه ای خدا
وقتشه دوباره بارون بزنه
خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده
قلبم از دوری تو بدجوری دلتنگ شده
بعد تو هیچ چیزی دوست داشتنی نیست
کوه غصه از دلم رفتنی نیست
حرف عشق تو رو من با کی بگم
همه حرفا که آخه گفتنی نیست
خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده
قلبم از دوری تو بد جوری دلتنگ شده
خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده
قلبم از دوری تو
بد جوری دلتنگ شده...
حاضری؟
تست love:
سکوت تنهایی
سکوت
تنهایی
مرگ
می ترسم
می ترسم از
فاصله ـــــ
خطی که امتدادش
شرقی ترین جاده است
رو به فردا
من از طنین سکوت
میترسم
از "بودن" ت
و"نبودن "م
از" نبودن" ت
و "بودن "م
فردا پیرمرد به کافه رفت دو ساعت از قرار گذشت ولی پیرزن نیومد
وقتی برگشت خونه دید پیرزن تو اتاق نشسته و گریه میکنه
ازش پرسید چرا گریه میکنی؟
پیرزن اشکاشو پاک کرد و گفت:
بابام نذاشت بیام …
اگر ذره بین نگاه قوی باشد
در تمام صفحه های ورق خورده ی زندگی اثر انگشت او دیده می شود ...
چه بچه گانه است که فکر می کنیم
همه اش را به تنهایی رنگ کرده ایم ...
تمام نیمکتهای پارک دو نفره اند...
بی خیال..
به درخت تکیه میدهم...
شاید چشم‌های ما نیاز داشته باشند
که گاهی با اشک‌های‌مان شسته شوند،
تا بار دیگر زندگی را با نگاه شفاف‌تری ببینیم.
همه رو صدا زدم؛
جزخـــــــــدا….
هیچ کس جوابم را نداد ؛
جزخــــــــــدا…..
به نام خدایی که دغدغه ی از دست دادنش را ندارم….
با خدا باید بنشینیم دو تایی،
دور میزی ترجیحا گرد
متقاعدش کنم که تنهایی چقدر درد بزرگی ست
تا لبخند بزرگی شاید،
بر صورتِ گرد ِ زمین نقاشی کند!!!
احساس پرانتزی را دارم
که همه ے اتفاقات خوب،
داخل آن اتفاق مے افتد .
آری ؛ خدا را مهمان قلب کوچکم کرده ام ...
معلم زبان می گوید: همه ی فعل های خواستن با to می آیند ..
من ... بی تو ... هیچ فعلی را نمی خواهم ...
من ... بی تو ... هیچ فعلی را نمی خواهم...
من ... بی تو ... هیچ فعلی را نمی خواهم .......
چه زیبا می گفت:
مترسک،وقتی نمی شود رفت ....
همین یک پا هم کافیست....
.: Weblog Themes By Pichak :.