بدیهى است که منظور از این آیه، وجود یک حالت عاطفى میان خدا و بندگان نیست، آن گونه که در میان انسانها معمول است که به همدیگر مى گویند: «به یاد ما باشید تا به یاد شما باشیم»؛ بلکه اشاره به یک اصل تربیتى و تکوینى است. «به یاد من باشید» یعنى به یاد ذات پاکى که سرچشمه تمام خوبیها و نیکیها است، باشید و بدین وسیله روح و جان خود را پاک و آماده پذیرش رحمت پروردگار سازید. توجه به این ذات پاک، بنده را در فعالیتهایش مخلص تر، متحدتر و نیرومندتر مى سازد. 2
منظور از «ذکر خدا» تنها یادآورى به زبان نیست، بلکه منظور این است که بنده با تمام دل و جان به ذات پاک خدا توجه داشته باشد؛ توجهى که انسان را از گناه باز مى دارد و به اطاعت از دستورات او دعوت مى کند.
در ذیل این آیه، محمّد بن مسلم از امام باقرعلیه السلام روایت کرده است که فرمود: «تَسْبِیحُ فاطِمَةَعلیهاالسلام مِنْ ذِکرِ اللَّهِ الْکثِیرِ الَّذِى قال اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ «فَاذْکرُونِى أَذْکرْکمْ»؛ 3 تسبیح فاطمه علیهاالسلام از [اقسام ] ذکر بسیار است که خدا [به آن دستور داده و] فرموده است که به یاد من باشید تا به یاد شما باشم. »
ازاین حدیث چنین استنباط مى شود که تسبیح حضرت فاطمه زهراعلیهاالسلام، مصداقى از ذکر کثیر خدا است. شاید منظور این باشد که گفتن تسبیح فاطمه علیهاالسلام اگر همراه با توجّه قلبى باشد، مصداق ذکر کثیر است.
در حدیثى از امام صادق علیه السلام چنین روایت شده است: «مَنْ باتَ عَلى تَسْبِیحِ فاطِمَةَعلیهاالسلام کانَ مِنَ «الذَّاکرِینَ اللَّهَ کثِیراً وَالذَّاکراتِ»؛ 4 کسى که با تسبیح فاطمه علیهاالسلام بخوابد، از [مصادیق این آیه شریفه که مى فرماید:] «مردان و زنانى که خدا را فراوان یاد مى کنند» مى باشد. »
4? قرآن کریم مى فرماید: «یأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا اذْکرُوا اللَّهَ ذِکرًا کثِیرًا وَ سَبِّحُوهُ بُکرَةً وَ أَصِیلاً »؛ 5 «اى کسانى که ایمان آورده اید! خدا را بسیار یاد کنید، و صبح و شام او را تسبیح گویید. »
امام باقرعلیه السلام روایت کرده است که فرمود: «تَسْبِیحُ فاطِمَةَعلیهاالسلام مِنْ ذِکرِ اللَّهِ الْکثِیرِ الَّذِى قال اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ «فَاذْکرُونِى أَذْکرْکمْ»؛ تسبیح فاطمه علیهاالسلام از [اقسام ] ذکر بسیار است که خدا [به آن دستور داده و] فرموده است که به یاد من باشید تا به یاد شما باشم »
اسماعیل بن عمار مى گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم که حدّ و اندازه ذکر کثیر (ذکر بسیار) که خداوند در قرآن فرموده است، چقدر است؟
فرمود: «اِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه وآله عَلَّمَ فاطِمَةَعلیهاالسلام اَنْ تُکبِّرَ اَرْبَعاً وَثَلاثِینَ تَکبِیرَةً وَتُسَبِّحَ ثَلاثاً وَثَلاثِینَ تَسْبِیحَةً وَتُحَمِّدَ ثَلاثاً وَثَلاثِینَ تَحْمِیدَةً فَاِذا فَعَلْتَ ذَلِک بِاللَّیلِ مَرَّةً وَبِالنَّهارِ مَرَّةً فَقَدْ ذَکرْتَ اللَّهَ ذِکراً کثِیراً؛ 6 رسول خداصلى الله علیه وآله به فاطمه علیهاالسلام یاد داد که 34 بار تکبیر، 33 بار تسبیح و 33 بار تحمید بگوید. پس اگر تو یک بار شب و یک بار روز این کار را انجام دهى، در حقیقت خدا را با ذکر بسیار یاد کرده اى. »
البته باید توجه داشت که منظور از ذکر بسیار این نیست که شخصى آن را به زبان بگوید، ولى در صحنه زندگى یادى از خدا نکند و مرتکب گناه شود؛ بلکه همان گونه که در گذشته اشاره شد، منظور از ذکر کثیر آن است که بنده در همه حال به یاد خدا باشد و هرگز او را فراموش نکند. تسبیح فاطمه علیهاالسلام نیز در مرحله لفظ و ذکر زبانى از مصادیق ذکر کثیر است که خود مقدمه ذکر قلبى و به یاد خدا بودن است و آن نیز مقدمه انجام وظایف بندگى و ترک معصیت مى باشد.
حضرت فاطمه
فضیلت تسبیح فاطمه زهراعلیهاالسلام
در خاتمه براى تکمیل مطلب، نظر خوانندگان عزیز را به چند حدیث درباره اهمیت تسبیح فاطمه زهراعلیهاالسلام جلب مى کنیم:
1? از امیر م?منان على علیه السلام روایت شده است که فرمودند: «فَوَ اللَّهِ ما تَرَکتُهُنَّ مُنْذُ عَلَّمَنِیهِنَّ رَسُولُ اللَّهِ؛ به خدا سوگند! از آن روزى که رسول خدا آن ذکرها را به من یاد داده است، هیچ گاه آنها را ترک نکرده ام. »
شخصى پرسید: حتّى در شبهاى جنگ صفین هم ترک نکرده اى؟! فرمود: «نَعَمْ وَلا لَیلَةَ صِفَّینِ؛ آرى! حتى در شبهاى جنگ صفین هم ترک نکرده ام. » 7
2? از امام باقرعلیه السلام روایت شده است: «ما عُبِدَ اللَّهُ بِشَیى ءٍ مِنَ التَّحْمِیدِ اَفْضَلَ مِنْ تَسْبِیحِ فاطِمَةَعلیهاالسلام وَلَوْ کانَ شَیى ءٌ اَفْضَلَ مِنْهُ لَنَحَلَهُ رَسُولُ اللَّهِ فاطِمَةَعلیهاالسلام؛ 8 از جهت حمد و ذکر، خدا با چیزى بهتر از تسبیح حضرت فاطمه زهراعلیهاالسلام عبادت نشده است. اگر عملى بهتر از آن بود، پیامبر خدا آن را به زهراعلیهاالسلام عطا مى کرد. »
رسول خداصلى الله علیه وآله به فاطمه علیهاالسلام یاد داد که 34 بار تکبیر، 33 بار تسبیح و 33 بار تحمید بگوید. پس اگر تو یک بار شب و یک بار روز این کار را انجام دهى، در حقیقت خدا را با ذکر بسیار یاد کرده اى »
3? در روایت دیگرى از آن حضرت نقل شده است: «مَنْ سَبَّحَ تَسْبِیحَ فاطِمَةَعلیهاالسلام ثُمَّ اسْتَغْفَرَ غُفِرَ لَهُ وَهِىَ مِائَةٌ بِالّلِسانِ وَاَلْفٌ فِى الْمِیزانِ وَتَطْرُدُ الشَّیطانَ وَتُرْضِىَ الرَّحْمانَ؛ 9هر کس تسبیح حضرت فاطمه زهراعلیهاالسلام را بگوید و بعد از آن استغفار نماید، بخشیده مى شود. و آن در زبان صد ذکر است؛ ولى در میزان اعمال هزار به حساب مى آید. شیطان را دور مى کند و خدا را راضى مى نماید. »
4? از امام صادق علیه السلام روایت شده است: «مَنْ سَبَّحَ اللَّهَ فِى دُبُرِ الْفَرِیضَةِ تَسْبِیحَ فاطِمَةَ الْمِائَةَ مَرَّةً وَاَتْبَعَها بِلا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ مَرَّةً غُفِرَ لَهُ؛ 10 هر کس پس از نماز واجب، با تسبیح فاطمه علیهاالسلام صد بار به تسبیح خدا بپردازد، و به دنبال آن یک بار «لا اِلهَ اِلَّا اللَّه» بگوید، آمرزیده مى شود. »
5? در حدیث دیگرى از آن حضرت روایت شده است: «تَسْبِیحُ فاطِمَةَعلیهاالسلام فِى کلِّ یوْمٍ فِى دُبُرِ کلِّ صَلاةٍ اَحَبُّ اِلَى اللَّهِ مِنْ صَلاةِ اَلْفِ رَکعَةٍ فِى کلِّ یوْمٍ؛ 11 تسبیح فاطمه زهرا هر روز بعد از هر نماز، از هزار رکعت نماز در هر روز، نزد خدا محبوب تر است. »
6? از امام صادق علیه السلام روایت شده است: «مَنْ سَبَّحَ تَسْبِیحَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِعلیهاالسلام فِى دُبُرِ الْفَرِیضَةِ قَبْلَ اَنْ یثْنِىَ رِجْلَیهِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ؛ 12 هر کس بعد از نماز واجب، پیش از آنکه پاهاى خود را جفت کند (قبل از به هم خوردن حالت جلوس تشهد و سلام)، تسبیح فاطمه زهراعلیهاالسلام بگوید، خداوند او را مى آمرزد. »
از این احادیث معلوم مى شود که گفتن تسبیح حضرت فاطمه زهراعلیهاالسلام ارزش فوق العاده اى دارد و بهترین زمان گفتن آن، بعد از نماز واجب، بدون فاصله و پیش از به هم خوردن حالت نماز مى باشد.
یک بررسی مقدماتی در جامعه ما به عنوان یک جامعه مسلمان نشان می دهد آنچنان که شایسته است قرآن مجید در زندگی ما حضور ندارد و این در حالی است که حتی در تلاوت ساده قرآن آثار و فواید ارزشمندی است که ما کمتر بدان آگاه هستیم.
بدون شک سبک زندگی دینی مشخصات و شرایط ویژه خود را دارد. شاید یکی از مواردی که در زندگی ما به عنوان یک مسلمان کمتر بدان توجه می شود تلاوت قرآن به عنوان کتاب دینی ما و تعمق در آیات آن است. به همین دلیل است که کمتر این کتاب آسمانی در زندگی ما جا دارد. در حالی که خداوند حکیم در این مورد می فرماید: ای مردم، از سوی پروردگارتان موعظه و اندرزی برای شما آمد، کلامی و قرآنی که مایه شفای بیماری دل ها و روان ها است و چیزی که مایه هدایت و راهنمایی است و رحمت برای مومنان است. این پیامبر به مردم بگو به فضل پروردگار و به رحمت بی پایان او و این کتاب بزرگ آسمانی که جامع همه نعمت ها است باید خشنود بشوند نه به ثروت اندوزی و پست و مقام دنیا و فزونی قوم و قبیله. (سوره یونس آیات 58-57)
گذشته از بحث اساسی تر تعمق در قرآن در خود خواندان و تلاوت این کتاب الهی، فضائل، آثار و فواید دنیایی و آخرتی فراوانی وجود دارد؛ باروری ایمان، تخفیف گناهان، درمان بیماری های روحی و روانی، عمر با برکت، استجابت دعا، صفای خانه، رفع غم و اندوه، پیمودن درجات کمال و ترقی از جمله پاداش های تلاوت قرآن است.
کفاره گناهان
انسان در زندگی گاه دچار گناه و لغزش های کوچک و بزرگ می شود که برخی از آنان کفاره دارد، تلاوت قرآن کفاره گناهان است. قرآن بخوان که خواندن قرآن کفاره گناهان، سپر آتش و امان از عذاب الهی است. (وسایل الشیعه، ج4، ص 839)
بارور شدن ایمان
امیرالمومنین (ع) فرموده: تلاوت قرآن، مایه باروری ایمان است (غررالحکم و دررالکلم ص 263)؛ یکی از راه های موثر در رشد و باروری ایمان در هر فرد قرائت قرآن است.
گفتگو با خداوند
برای انسان مومن و با ایمان چه چیزی می تواند زیباتر از سخن گفتن با خداوند باشد و چه واسطه ای و همکلامی بهتر، که آن قرائت قرآن است. پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود: هر که دوست دارد با خدایش سخن بگوید قرآن بخواند. (کنزالعمال، ج 21 ص510، ح 2257)
منور شدن منازل
خانه های خود را با تلاوت قرآن نورانی کند؛ خانه ای که زیاد در آن قرآن تلاوت شود خیر و برکتش فزونی یابد به اهلش فراخی رسد و نورش به اهل آسمان روشنایی دهد؛ بدان سان که ستاره های آسمان به اهل زمین، روشنایی دهند (اصول کافی، ج 2، ص 610)
چه بسیار افرادی هستند که در زندگی خود نورانیت آشکاری با تلاوت قرآن احساس کرده اند و روزی و برکت خود را مدیون قرآن هستند.
زدودن زنگار از قلب
پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود: قلوب شما همانند آهن، زنگار می گیرد. پرسیدند جلا دهنده آن چیست؟ فرمود: تلاوت قرآن (کنز العمال، ج 2، ص 241، ح 3924). قلب انسان در مراحل مختلف زندگی دچار زنگارهایی می شود و اگر برای جلا دادن آن اندیشه ای نداشته باشیم هلاکت حتی به سراغ مان می آید که یکی از بهترین این راه ها برای پاک کردن زنگارها قرائت قرآن است.
قرار گرفتن در شعاع نور نبوت
کسی که قرآن بخواند شعاع نور نبوت او را فرا می گیرد با این تفاوت که به او وحی نمی شود. (اصول کافی، ج 2، ص 610)
انسان هایی که قلب پاک و رستگاری دارند و خود را از هر گونه گناه و آلودی دور می دارند در هنگام قرائت قرآن پاداش های فراوانی نصیب شان می شود.
قدرت عظیم
قرآن قدرت و نیروی عظیمی است برای کسی که آن را دوست بدارد و بنا و ساختمان محکمی است که پایه های آن منهدم نمی گردد و قرآن قدرتی است که پیروان و یارانش شکست ناپذیرند و دریایی است که اعماقش را نمی توان درک نمود.
قرآن تنها سنگر و پناهگاه
رسول خدا(ص) فرمود: زمانی که فتنه ها به پا خاست به طوری که نتوانستید اسلام ناب و خالص را تشخیص دهید، (مانند شب تاریکی که نمی توان راه را تشخیص داد) بر شما لازم است که به قرآن مراجعه کنید.
بدون شک سبک زندگی دینی مشخصات و شرایط ویژه خود را دارد. شاید یکی از مواردی که در زندگی ما به عنوان یک مسلمان کمتر بدان توجه می شود تلاوت قرآن به عنوان کتاب دینی ما و تعمق در آیات آن است. به همین دلیل است که کمتر این کتاب آسمانی در زندگی ما جا دارد. در حالی که خداوند حکیم در این مورد می فرماید: ای مردم، از سوی پروردگارتان موعظه و اندرزی برای شما آمد، کلامی و قرآنی که مایه شفای بیماری دل ها و روان ها است و چیزی که مایه هدایت و راهنمایی است و رحمت برای مومنان است. این پیامبر به مردم بگو به فضل پروردگار و به رحمت بی پایان او و این کتاب بزرگ آسمانی که جامع همه نعمت ها است باید خشنود بشوند نه به ثروت اندوزی و پست و مقام دنیا و فزونی قوم و قبیله. (سوره یونس آیات 58-57)
گذشته از بحث اساسی تر تعمق در قرآن در خود خواندان و تلاوت این کتاب الهی، فضائل، آثار و فواید دنیایی و آخرتی فراوانی وجود دارد؛ باروری ایمان، تخفیف گناهان، درمان بیماری های روحی و روانی، عمر با برکت، استجابت دعا، صفای خانه، رفع غم و اندوه، پیمودن درجات کمال و ترقی از جمله پاداش های تلاوت قرآن است.
کفاره گناهان
انسان در زندگی گاه دچار گناه و لغزش های کوچک و بزرگ می شود که برخی از آنان کفاره دارد، تلاوت قرآن کفاره گناهان است. قرآن بخوان که خواندن قرآن کفاره گناهان، سپر آتش و امان از عذاب الهی است. (وسایل الشیعه، ج4، ص 839)
بارور شدن ایمان
امیرالمومنین (ع) فرموده: تلاوت قرآن، مایه باروری ایمان است (غررالحکم و دررالکلم ص 263)؛ یکی از راه های موثر در رشد و باروری ایمان در هر فرد قرائت قرآن است.
گفتگو با خداوند
برای انسان مومن و با ایمان چه چیزی می تواند زیباتر از سخن گفتن با خداوند باشد و چه واسطه ای و همکلامی بهتر، که آن قرائت قرآن است. پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود: هر که دوست دارد با خدایش سخن بگوید قرآن بخواند. (کنزالعمال، ج 21 ص510، ح 2257)
منور شدن منازل
خانه های خود را با تلاوت قرآن نورانی کند؛ خانه ای که زیاد در آن قرآن تلاوت شود خیر و برکتش فزونی یابد به اهلش فراخی رسد و نورش به اهل آسمان روشنایی دهد؛ بدان سان که ستاره های آسمان به اهل زمین، روشنایی دهند (اصول کافی، ج 2، ص 610)
چه بسیار افرادی هستند که در زندگی خود نورانیت آشکاری با تلاوت قرآن احساس کرده اند و روزی و برکت خود را مدیون قرآن هستند.
زدودن زنگار از قلب
پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود: قلوب شما همانند آهن، زنگار می گیرد. پرسیدند جلا دهنده آن چیست؟ فرمود: تلاوت قرآن (کنز العمال، ج 2، ص 241، ح 3924). قلب انسان در مراحل مختلف زندگی دچار زنگارهایی می شود و اگر برای جلا دادن آن اندیشه ای نداشته باشیم هلاکت حتی به سراغ مان می آید که یکی از بهترین این راه ها برای پاک کردن زنگارها قرائت قرآن است.
قرار گرفتن در شعاع نور نبوت
کسی که قرآن بخواند شعاع نور نبوت او را فرا می گیرد با این تفاوت که به او وحی نمی شود. (اصول کافی، ج 2، ص 610)
انسان هایی که قلب پاک و رستگاری دارند و خود را از هر گونه گناه و آلودی دور می دارند در هنگام قرائت قرآن پاداش های فراوانی نصیب شان می شود.
قدرت عظیم
قرآن قدرت و نیروی عظیمی است برای کسی که آن را دوست بدارد و بنا و ساختمان محکمی است که پایه های آن منهدم نمی گردد و قرآن قدرتی است که پیروان و یارانش شکست ناپذیرند و دریایی است که اعماقش را نمی توان درک نمود.
قرآن تنها سنگر و پناهگاه
رسول خدا(ص) فرمود: زمانی که فتنه ها به پا خاست به طوری که نتوانستید اسلام ناب و خالص را تشخیص دهید، (مانند شب تاریکی که نمی توان راه را تشخیص داد) بر شما لازم است که به قرآن مراجعه کنید.
لذت بردن از زندگی با پول راحت تر است اما برای لذت بردن اگرچه پول لازم است اما کافی نیست. حتی برخی پا را فراتر گذاشته اند و معتقدند برای لذت بردن از زندگی حتی پول هم لازم نیست.
در این گزارش شما را با 15 روش ارزان برای لذت بردن از زندگی آشنا می کنیم.
1? زیر دوش آواز بخوانید
باور کنید خیلی از خوانندگان مطرح از همین جا شروع کرده اند. علاوه براین با ابراز احساساتتان از این طریق می توانید به آرامش برسید.
2? حال یک دوست قدیمی را بپرسید
امتحانش ضرر ندارد. الان، همین الان تلفن را بردارید و به یک دوست قدیمی زنگ بزنید. به این ترتیب هر دوی شما از یک لذت ارزان زندگی لذت خواهید برد.
3? هدیه های قدیمی که گرفته اید نگاه کنید، عکس های خاطره انگیز هم بد نیست
یاد آوری روزهای خوش هم زیباست . از قدیم گفته اند وصف العیش نصف العیش.
4?آشپزی کنید
آشپزی کردن یکی از راه هایی است که به آرامش و لذت می انجامد. اگر برای کسانی که دوستشان دارید آشپزی کنید، لذتتان را دو برابر خواهد کرد.
5? بامشکلات شوخی کنید
مشکلات زندگی تمامی ندارد پس اگر با آنها شوخی کنید شادی هایتان هم تمامی نخواهد داشت . البته فراموش نکنید منظور از شوخی این نیست که خودتان را سرکوب کنید و به باد تمسخر بگیرید.
6? از درخت بالا بروید اگر نبود جوی آب هم هست بر روی لبه جوی راه بروید
می خندید باور کنیدلذت بخش است . اگر شک دارید امتحان کنید.
7?از داشته هایتان استفاده کنید
یکی از عادت های بد برخی از ما این است که بهترین لباس ها، غذاها، تفریحات، پول ها و حتی احساساتمان را برای روز مبادا نگه می داریم.
زیاد بگو دوستت دارم. از آنچه در اختیار داری استفاده کن و آن را برای روز مبادا ذخیره نکن.
8? به خودتان جایزه بدهید
همه ما در طول روز کارهای خوب زیادی انجام می دهیم پس چرا به خودتان جایزه نمی دهید!
یک شاخه گل، یک بستنی خوشمزه، یک لباس مخصوص خانه ارزان و شیک، یک بسته پفک، پاستیل و…. از خودتان قدردانی کنید.
9? تشکر کنید
هر روز افراد زیادی به ما محبت می کنند. قدر دانی و تشکر از آنها نه تنها خستگی را از تن ایشان به در می کند باعث لذت و شادی خود شما هم می شود.
موقع پیاده شدن از تاکسی از راننده تشکر کنید.
از همکارتان به خاطر همکاری و همراهی تشکرکنید.
از رئیستان بابت کار خوبی که برایتان انجام داده تشکر کنید.
از مادر یا همسرتان به خاطر غذای خوشمزه تشکر کنید.
از خدا تشکر کنید.
10? موسیقی گوش کنید
رفتن به یک کنسرت زنده و تماشای زنده اجرای موسیقی تجربه بی نظیری است اما اگر نمی توانید هر روز از این لذت بهره ببرید از امکانات بی نظیر تکنولوژی برای گوش دادن به موسیقی استفاده کنید.
11? دیدن فیلم و خواندن رمان های جذاب،شعر خواندن را هم امتحان کنید
این تفریحی است که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست. تفریحی که ثروتمندان و فقرا در آن شریک اند. اما هر کدام به وسع و سطح سواد و درک هنری خودشان.
12? به پارک و دل طبیعت بروید
یکی از بهترین سرگرمی های روزهای گرم سال این است که شام را بردارید و به همراه اعضای خانواده به نزدیک ترین پارک محل بروید.
13?با بچه ها رفاقت کنید
دوستی با بچه ها کودک درونتان را هر چند در خواب عمیق باشد بیدار می کند و به یادتان می آورد که وقتی نوزاد بودید روزی 300 بار می خندیدید اما این روز ها هفته ای یک لبخند می زنید!
14?به دیگران کمک کنید
هرکاری از دستتان برمی آید برای اطرافیانتان انجام دهید. لازم نیست پول خرج کنید شنیدن درد دل یک دوست، همکار و یا همسفر اتوبوس، حمل کردن خرید های یک فرد مسن و…. هرچه ازدستتان برمی آید.
لذت کمک کردن به دیگران را ازخودتان نگیرید.
15?محیط اطرافتان را مرتب کنید
اگر بیرون خود را مرتب کنید درونتان هم مرتب می شود. اتاق، محل کار، راه پله های ساختمان، کوچه و ماشینتان را تمیز کنید و بعد از اتمام کار از تمیزی لذت ببرید.
خشم یک هیجان طبیعی است که همه ما آن را احساس کرده ایم بنابراین اکثر کسانی که وارد زندگی زناشویی شده اند حتماً گاهی اوقات با خشم و عصبانیت همسرشان مواجه شده اند. اما برای برخی از همسران، به نظر می رسد که خشم و عصبانیت یک بخش ثابت و عضو دایم روابط است.
اگر زمانی که همسرتان دچار خشم و عصبانیت می شود شما نیز واکنش های عصبی نشان می دهید باید بدانید که همیشه “خشم، هیزم خشم است”، بنابراین اگر می بینید که همسرتان عصبانی شده، شما آرامش خود را حفظ کنید.
در مواقع عصبانیت همسرتان، به طور صریح به ایشان عنوان کنید « به نظر می رسد عصبانی شدی » و اگر دیدید شرایط خوب است بگویید «من می توانم درک کنم که علت عصبانیت تو چه چیزی است » از این طریق همدلی و همراهی خود را به همسرتان نشان می دهید و مانع از ادامه یافتن یک اختلاف شدیدتر می شوید.
علت عصبانیت افراد عموماً آن است که احساس می کنند اطرافیان، احساسات و صحبت های آنها را درک نمی کنند و یا جدی نمی گیرند. بنابراین نشان دهید که شنونده خوبی برای صحبت های او هستید لذا در هنگام گفتگو، با همسرتان تماس چشمی برقرار کنید و به چشم های اونگاه کنید. با تکان دادن سر، نشان دهید که متوجه گفتار او هستید و حتی بعضی کلمات او را تکرار با صحبت های او را خلاصه کنید تا همسرتان متوجه شود که به او توجه دارید.
اگر شما هم در برابر رفتارهای همسرتان احساس خشم می کنید، احساس خود را به او بیان کنید. اگر احساس عصبی بودن، نگرانی و آشفتگی و… می کنید آنها را با همسرتان در میان بگذارید، این روش به هر دو شما خواهد آموخت که به جای تکیه بر داد و فریاد، به طور منطقی تر گفتگو کرده و احساسات خود با یکدیگر شریک شوید.
گاهی اوقات انجام برخی اقدامات از جانب شما باعث خاتمه یافتن عصبانیت همسرتان و درگیرها می شود. برای مثال شما می توانید (در صورت نیاز ) از همسرتان عذر خواهی کنید و یا پشیمانی تان در مورد اتفاق رخ داده را ابراز کنید. حتی اگر امکان کنترل شرایط وجود دارد، پیشنهاد سازش دهید.
این روش در مواقعی که می خواهید بهانه های بی دلیل را از همسرتان بگیرید تا عصبانی نشود، بسیار مفید است. به جای آن که با شوهرتان بحث کنید و سبب بیشر شدن عصبانیت او شوید، می توانید تا حدودی با او موافقت کنید. مثلاً گفتن چیزی مثل « شما همیشه بیرون می روید، شما هرگز به من فکر نمی کنید ». می تواند این طور به ذهن برساند که « شاید اخیراً بیش از اندازه بیرون می روی » و یا « شما خیلی خودخواه هستید، اگر یک شب بخواهم بیرون بروم شما مثل یک پرستار بچه با من برخورد می کنید » و مسلما باعث شعله ور شدن آتش خشم و غضب همسرتان می شود و بهانه ای به دست همسر عصبانی می دهد، بنابراین به جای به کار گیری این نوع صحبت می توانید عنوان کنید:« گاهی اوقات انتظار دارم که بیشتر از بچه مراقبت کنید»
زمانی که بین شما و همسرتان خشم و درگیری شکل می گیرد، اگر این درگیری طبیعی باشد، تلاش برای معذرت خواهی، حق دادن به یکدیگر و .. کاملاً عادی است این روش باعث می شود که شما و همسرتان از طریق یک روش منطقی و آرام به بحث و درگیری خاتمه دهید. برای مثال اگر بدون اطلاع همسرتان از منزل خارج شدید و او را عصبانی کردید، بهتر است اشتباه خود را پذیرفته و به همسرتان بگویید «معذرت می خواهم کاملاً حق با شماست».
زمانی که همسری عصبانی و پرخاشگر داشته باشید، نیاز است که توجه بیشتری بر عزت نفس خود داشته باشید. زندگی با فردی که همیشه عصبانی است، با فریاد شما را صدا می زند، زود تحریک می شود و … ممکن است هر کسی را از پای در آورد و خود کارآمدی شما را زیر سوال ببرد. بنابراین لازم است که شما تکنیک ها ی حفظ آرامش و استرس را بیاموزید.
بهترین روش برای مدیریت خشم آن است که اصلاً اجازه خشمگین شدن به خودتان ندهید، اگر هم یک زمینه تحریکی بین شما و همسرتان وجود دارد، قبل از اینکه یکی از شما دو نفر از کوره در برود، بر روی مهارت های ارتباطی تان کار کنید.
بارها پیش می آید که کودک شما مرتکب خطایی می شود که قبلا از آن منع شده بود یا از محدودیت هایی که برایش تعیین کرده اید تخلف می کند در این مقاله سعی می کنیم به شما کمک کنیم که چگونه مجازات های ایمن، م?ثر و شفابخش اعمال کنید.
رفتار کودک را نقد کنید نه خود کودک را
از توصیف کودک به عنوان “آتشپاره” یا “احمق” خودداری کنید به کار بردن کلماتی که شخصیت او را تخریب می کند نه تنها هیچ فایده ای در بهبود رفتارش نخواهد داشت بلکه حتی باعث تخریب شخصیت و هویت وی نزد خودش نیز می شود بهتر است با گفتن جملاتی مانند “این انتخاب خوب نبود” و یا “من تعجب کردم که دختر کوچولوی باهوشی مثل تو چطور یه کار اشتباهی مثل اون رو انجام می ده” بررفتار ناشایست تمرکز کنید.
هرگز نگوئید “هرگز”!
تهدیدی مثل “اگه دوباره تو خیابون دوچرخه سواری کنی هرگز دوچرخه ات رو دوباره نخواهی دید” باز به سوی خودتان برمی گردد و ذهن شما را به خود مشغول خواهد کرد علاوه براین به مدت یک هفته مجبور می شوید در تهدید خود تجدید نظر کنید و یا تمام ساعات طولانی یک بعدازظهر را به گریه و زاری کودک سه سالتان گوش دهید که مدام نق می زند که حوصله اش سررفته است این اشتباهی است که خیلی ها مرتکب می شویم، اما اگر می خواهید فرزندتان آنچه را که می گویید باور کند و برای گفته هایتان ارزش قائل شود به خودتان قول دهید هرگز نگویید “هرگز”!
فرصت های مکرر
شاید در گذشته به دفعات امکان تصحیح رفتار کودک را به او داده اید تا وقتی مطمئن نشده اید کودک واقعا دریافته است که به دنبال هر تهدیدی مجازاتی وجود دارد و خود شما نیز آمادگی کامل دارید که تهدیدهایتان در مورد بدرفتاری بعدی اش را عملی کنید، تهدیدهای بیشتری نکنید و این به معنای انتخاب دقیق کلمات در زمان بدرفتاری کودک است ممکن است در مواقعی بخواهید یک هشدار به او بدهید اما وقتی زمان تهدید فرارسیده شانس دیگری نباید برای او وجود داشته باشد.
“اگر دوباره خواهرتو کتک بزنی به اتاقت می ری” کودک خواهرش را کتک می زند حالا شما باید کودک را از محل دور کنید.
گاهی نیز ممکن است شما بخواهید فرصت سوم یا حتی چهارمی هم به کودک برای تصحیح رفتار نادرستش بدهید اما به یاد داشته باشدی تا وقتی شما کنترل موقعیت ها را دردست بگیرید و اطمینان یابید که کودک مفهوم آنچه را می گوید درک می کند و به آن پایبند است دو فرصت کافی است بیشتر از آن فرصت دادن باعث می شود کودک با خود فکر کند همیشه می تواند فرصتی داشته باشد تا حرف خودش را پیش ببرد.
هشدارها … اما نه به تعداد زیاد
اگر چه اجزای سازنده و مهم یک طرح انضباطی خوب، حدو مرزها، تهدیدها و مجازات ها هستند اما هشدارهای به موقع موجب روان تر شدن عملکرد برنامه می شوند یک هشدار به کودک اعلام می کند که وارد منطقه خطر شده است هشدار برخلاف تهدید نشانگر مجازات نیست، اما ممکن است تلویحا آن را تذکر دهد.
“گریه و زاری کردنت منو عصبانی می کنه” نوع دیگری از هشدار است و به کودک اعلام می کند که حوصله شما دیگر سررفته است در واقع شما از حس “خودتان” در آن استفاده کرده اید و این به کودک کمک می کند که از نتایج اعمالش برشما آگاه شود. چنین جملاتی در ضمن رک نبودن آگاه کننده اند (هشداردهنده) بدون اینکه مجازاتی تحمیلی در برداشته باشند.
نکته: اگر چه هشدارها می توانند بعضی رفتارهای ناشایست را قبل از رسیدن به نقطه اعمال مجاز است، متوقف کنند، اگر بیش از حد استفاده شوند تأثیر خود را از دست می دهند یک (یا در بعضی روزها دو) هشدار برای هر رفتار ناپسند، کافی است. بعداز بی اعتنایی به هشدار دوم می توانید مطمئن شوید که کودک به گفته هایتان توجهی نمی کند. هرگز نباید بپرسید”چند بار به تو بگم که …” به والدین دیگر گوش کنید تا متوجه شوید چگونه مکررا این توصیه را نادیده می گیرند شش، هشت یا حتی ده بار ممکن است هشداری دهند بدون اینکه مجازات های مطرح شده اعمال شوند!! گاهی حتی با حوصله ترین شنونده نیز ممکن است بالاخره مداخله کند: “لطفا دیگر بس کنید! یا بچه را ا ز اینجا بیرون ببرید یا تهدیدی انجام دهید که مجازاتش عملی باشد و آن مجازات را اعمال کنید” پیامبر(ص) فرمودند: چون به کودکان وعده ای دادید حتما به آن عمل کنید به خاطر داشته باشید که هدف وادار کردن کودک به درک گفته ی شماست. پیگیری تهدیدها مهمترین راه دستیابی به این هدف است ولی گفته هایتان را به حداقل برسانید ارزششان بیشتر می شود. هشدارهای مکرر فقط سایر بزرگسالان حاضر در محیط را ناراحت و ناراضی می کند. کودک بدرفتار مدتها قبل شما را از دایره توجهش خارج کرده است.
شمردن تا ده
بعضی رفتارهای نادرست مانند دویدن به خیابان همیشگی نیست و با روش های ذکر شده قابل کنترل هستند بعضی رفتارهای نادرست نیز هستند که ادامه دارترند مانند امتناع از آمدن به موقع سرغذا به بهانه ی بازی، تماشای تلویزیون و … این رفتارها به دلیل اینکه معمولا نسبت به رفتارهای ناشایست گاهگاهی خطر کمتری دارند با روش تهدید به شمردن، قابل کنترل هستند مثلا “من تا ده می شمارم، اگر تا رسیدن به ده، لباس هایت را نپوشیده باشی نمی توانی با ما به خرید بیایی” اگر به دنبال “ده” (یا هر عددی که تعیین کرده اید) همشیه مجازات مطرح شده اجرا شود، روش تهدید به شمردن به صورت یکی از قدرتمندترین راهکارهای انضباطی شما در خواهد آمد.
روش شمردن، فرصت بررسی کردن موقعیت را در اختیار کودک قرار می دهد. در این روش، در ضمن شمردن شما کودک انتخاب های گوناگونش را سبک و سنگین می کند و عاقبت اوست که تصمیم می گیرد و باید عواقب تصمیمش را نیز بپذیرد. به این ترتیب احساس شرکت در روند مجازات در او ایجاد می شود و به مجازات های تحمیل شده به عنوان مسئله ای که تا حدودی قادر به کنترل آن است می نگرد.بررسی هانشان داده است که برای درک تهدید به شمردن کودک به دانستن اعداد و شمارش نیازی ندارد. شما می توانید برای هر مورد یک عدد خاص انتخاب کنید (مثلا برای لباس پوشیدن که وقت بیشتری می گیرد تا 20 و برای جوراب پوشیدن که وقت کمتری می خواهد تا 10) و یا اینکه یک عدد ثابت در نظر بگیرید (مثلا همیشه 10) ولی با توجه به موقعیت سرعت شمارش را کم یا زیاد کنید.
به خاطر داشته باشید که تهدید به شمردن نوعی هشدار هم هست و استفاده بیش از حد آن لطمه می زند. اگر بارسیدن به عدد هشت، کودک رفتار نامناسبش را ترک کند ولی پنج دقیقه بعد شما مجددا شمارش را شروع کنید زمان توقف شمارش و بیان تهدید نهایی فرا رسیده است: “اگه این کارو دوباره شروع کنی باید به اتاقت بری.”
انتخاب ها
بسیاری از محققان رفتار کودک پیشنهاد می کنند که وقتی میل دارید کودک رفتار نامناسبش را ترک کند، انتخاب هایی در اختیار او قرار دهید مثلا: “علی! نمی خوام با اون گلدون بازی کنی می شکنه دلت می خواد با این کامیون بازی کنی یا میخوای بشینی روی پام و من برات کتاب بخونم؟” به لحاظ نظری پیشنهاد موارد متعدد برای انتخاب راهکار خوبی است مشکل موقعی پیش می آید که والدین برای یافتن جایگزین های جالب توجه برای کودکشان مجبورند نیروی فراوان خرج کنند در مواردخاص شاید انتخاب های مناسب برای کودک ممکن است به ابتکار فراوانی نیاز داشته باشد ابتکاری بیش از آنچه شما بعد از یک روز طولانی و سخت کار در منزل یا اداره در ساعت 5 بعدازظهر بتوانید به آن دست یابید!
بعضی والدین نیز بیش از حد تحت تأثیر قرار می گیرند و انتخاب های متعددی در اختیار کودک قرار می دهند حتی بزرگسالان هم هنگام رو به رو شدن با جایگزین های متعدد از پای در می آیند و نمی توانند تصمیم بگیرند معمولا آنچه فرزندتان برای یک تصمیم گیری خوب لازم دارد تنها داشتن دو مورد برای انتخاب است.
یک راه زیرکانه این است که اگر دیدید جایگزین های ایمن و جالبی در اختیار ندارید انتخاب بین متوقف کردن رفتار نادرست و یا پذیرفتن مجازات متناسب را به کودک پیشنهاد کنید. یک تهدید استادانه باید شامل تمام اطلاعات مورد نیاز کودک برای تصمیم گیری صحیح باشد.
معمولا همیشه تشویق بهتراز تهدید و مجازات جواب می دهد ولی مواردی هم پیش می آید که در آن به عنوان والدین مجبور به اجرای مجازات می شوید مجازات باید متناسب با سن و شخصیت کودک بوده و ایمن، م?ثر و شفابخش باشد و مانع از اجرای مجدد آن عمل نادرست گردد.
ارزش وجود همسر(زن) در خانه به اندازه ای است که از عوامل آرامش برای زندگی مرد به شمار آمده1، گفت و گوی با وی نیز از کارهای نیک و خوب شمرده می شود، و نیز دو رکعت نماز شخص همسردار از عبادت شبانه بی همسر برتر است.
در حدیثی آمده است که یک رکعت نماز از مرد همسردار برتر است از هفتاد رکعتی که مرد بی همسر بگزارد.2
امام صادق علیه السّلام می فرماید: پدرم از مردی پرسید: آیا همسرداری؟ گفت: نه.
پدرم فرمود: برای من خوشایند نیست که دنیا و همه آنچه در آن است برای من باشد و شبی را بدون همسر سپری کنم.
سپس فرمود: دو رکعت نمازی که همسردار می گزارد از عبادت مرد بی همسری که تمام شب خود را به عبادت بگذراند و روزش را روزه بگیرد.
سپس پدرم هفت سکه زر به وی داد و فرمود: با این پول ازدواج کن. آنگاه از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم چنین روایت کرد که: همسر بگیرید، به راستی که برای شما سبب روزی بیشتر است.3
رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: هر عمل سرگرم کننده مؤمن باطل (ناصواب) است، مگر سرگرمی در سه چیز: پرورش اسب، تیراندازی و شوخی با همسر.4
دکتر “محمد حسین انصاری مود” در گفت و گو با ایسنا – افزود: غذاهای سرخ شده در طول روز ایجاد عطش میکنند وبدن افراد آب زیادی میطلبد.
وی ادامه داد: در زمان سحر از خوردن چای به دلیل اینکه ادرار آور است و سبب دفع نمک ازبدن و ایجاد تشنگی میشود پرهیز شود.
انصاری مود گفت: افراد به جای نوشیدن چای میوه جاتی مانند هندوانه و طالبی مصرف کنند.
وی با بیان اینکه افراد در زمان سحر ازغذاهای دیرهضم به منظور جلوگیری از گرسنگی در طول روز استفاده کنند، اظهار کرد: غلات، نان سبوسدار، حلیم و آشهایی که به وسیله برگ چغندر پخته میشوند بسیار مناسب هستند.
این مقام مسوول، تصریح کرد: به هیچ عنوان از آرد سفید به دلیل اینکه تصفیه شده است و خیلی زود جذب بدن می شود استفاده نشود.
وی با ذکراینکه یکی از راههای بسیار خوب جهت جلوگیری از گرسنگی در طول روز خوردن مواد غذایی فیبردار در هنگام سحر و افطار است، توضیح داد: بادام، نخود سبز و بادمجان غذاهایی هستند که دارای مقدار فروانی فیبر است.
رییس نظام پزشکی خراسان شمالی، تصریح کرد: افراد به منظور جلوگیری از بروز تشنگی در طول روز از خوردن مواد غذایی تند خودداری کنند.
وی خاطرنشان کرد: افراد برای خوردن سحری وقت بگذارند و به آرامی آن را بخورند و بعد از خوردن سحری به طور جدی از دراز کشیدن به مدت یک ساعت خودداری کنند.
انصاری مود ادامه داد: در هنگام افطار نیز افراد روزه خود را با یک چای کمرنگ ولرم همراه با خرما باز کنند.
وی گفت: بهتر است در هنگام افطار کمی نان و پنیر و یا سبزی خورده شود سپس بعد از یک ساعت شام که میتواند شامل برنج، گوشت و یا آش باشد مصرف شود و بعد از یک ساعت نیز میوه خورده شود.
این مقام مسوول، تاکید کرد: افراد به جای خوردن شیرینی جاتی مانند زولبیا و بامیه، خرما استفاده کنند.
به گفته وی طی این ماه باید پروتئین، سبزیجات، میوهجات، لبنیات، نشاسته و مایعات استفاده شود.
رییس نظام پزشکی خراسان شمالی، توضیح داد: افراد از قرار گرفتن در آفتاب مستقیم برای جلوگیری از تبخیر آب بدن و همچنین از گرفتن روزه بدون سحری به منظور اینکه سبب کاهش قند خون، کاهش مایعات، افت فشار خون و عدم توانایی در انجام کار میشود، خودداری کنند.
وی افزود: بیمارانی که همیشه دارو مصرف میکنند و یا بیماران مبتلا به سنگ کلیه، قند خون، ناراحتیهای گوارشی، خانمهای باردار، پیرزن و پیرمردها حتما قبل از شروع این ماه مبارک و برای گرفتن روزه به پزشک مراجعه کرده و راهنماییهای لازم را دریافت کنند.
عاشقانه و غمگین “اثبات عشق”
پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم… ما همدیگرو به حد مرگ دوست داشتیم
سالای اول زندگیمون خیلی خوب بود… اما چند سال که گذشت کمبود بچه رو به
وضوح حس می کردیم…
می دونستیم بچه دار نمی شیم…ولی نمی دونستیم که مشکل از کدوم یکی از
ماست…اولاش نمی خواستیم بدونیم…با خودمون می گفتیم…عشقمون واسه یه
بچه می خوایم چی کار؟…در واقع خودمونو گول می زدیم…
هم من هم اون…هر دومون عاشق بچه بودیم…
تا اینکه یه روز
علی نشست رو به رومو
گفت…اگه مشکل از من باشه …تو چی کار می کنی؟…فکر نکردم تا شک کنه که
دوسش ندارم…خیلی سریع بهش گفتم…من حاضرم به خاطر
تو رو همه چی خط سیاه بکشم…علی که انگار خیالش راحت شده بود یه نفس
راحت کشید و از سر میز بلند شد و راه افتاد…
گفتم:تو چی؟گفت:من؟
گفتم:آره…اگه مشکل از من باشه…تو چی کار می کنی؟
برگشت…زل زد به چشام…گفت:تو به عشق من شک داری؟…فرصت جواب ندادو
گفت:من وجود تو رو با هیچی عوض نمی کنم…
با لبخندی که رو صورتم نمایان شد خیالش راحت شد که من مطمئن شدم اون
هنوزم منو دوس داره…
گفتم:پس فردا می ریم آزمایشگاه…
گفت:موافقم…فردا می ریم…
و رفتیم…نمی دونم چرا اما دلم مث سیر و سرکه می جوشید…اگه واقعا عیب از من
بود چی؟…سر
خودمو با کار گرم کردم تا دیگه فرصت
فکر کردن به این حرفارو به خودم ندم…
طبق قرارمون صبح رفتیم آزمایشگاه…هم من هم اون…هر دو آزمایش دادیم…بهمون
گفتن جواب تا یک هفته دیگه حاضره…
یه هفته واسمون قد صد سال طول کشید…اضطرابو می شد خیلی اسون تو چهره
هردومون دید…با
این حال به همدیگه اطمینان می دادیم
که جواب ازمایش واسه هیچ کدوممون مهم نیس…
بالاخره اون روز رسید…علی مث همیشه رفت سر کار و من خودم باید جواب ازمایشو
می گرفتم…دستام مث بید می لرزید…داخل ازمایشگاه شدم…
علی که اومد خسته بود…اما کنجکاو…ازم پرسید جوابو گرفتی؟
که منم زدم زیر گریه…فهمید که مشکل از منه…اما نمی دونم که تغییر چهره اش از
ناراحتی بود…یا از
خوشحالی…روزا می گذشتن و علی روز به روز نسبت به من سردتر و سردتر می
شد…تا اینکه یه روز که دیگه صبرم از این رفتاراش طاق شده بود…بهش
گفتم:علی…تو
چته؟چرا این جوری می کنی…؟
اونم عقده شو خالی کرد گفت:من بچه دوس دارم مهناز…مگه گناهم چیه؟…من
نمی تونم یه عمر بی بچه تو یه خونه سر کنم…
دهنم خشک شده بود…چشام پراشک…گفتم اما تو خودت گفتی همه جوره منو
دوس داری…گفتی حاضری بخاطرم قید بچه رو بزنی…پس چی شد؟
گفت:آره گفتم…اما اشتباه کردم…الان می بینم نمی تونم…نمی کشم…
نخواستم بحثو ادامه بدم…پی یه جای خلوت می گشتم تا یه دل سیر گریه کنم…و
من و علی دیگه با هم حرفی نزدیم…تا اینکه علی احضاریه اورد برام و گفت می خوام
طلاقت بدم…یا زن بگیرم…نمی تونم خرج دو نفرو با هم بدم…بنابراین از فردا تو واسه
دلم شکست…نمی تونستم باور کنم کسی که یه عمر به حرفای قشنگش دل خوش
کرده بودم…حالا به همه چی پا زده…
دیگه طاقت نیاوردم لباسامو پوشیدمو ساکمم بستم…برگه جواب ازمایش هنوز توی
جیب مانتوام بود…
درش اوردم یه نامه نوشتم و گذاشتم روش و هر دو رو کنار گلدون گذاشتم…احضاریه
رو برداشتم و از خونه زدم بیرون…
توی نامه نوشت بودم:
علی جان…سلام…
امیدوارم پای حرفت واساده باشی و منو طلاق بدی…چون اگه این کارو نکنی خودم
ازت جدا می شم…
می دونی که می تونم…دادگاه این حقو به من می ده که از مردی که بچه دار نمی
شه جدا شم…وقتی جواب ازمایشارو گرفتم و دیدم که عیب از توئه…باور کن اون قدر
برام بی اهمیت بود که حاضر
بودم برگه رو همون جاپاره کنم…
اما نمی دونم چرا خواستم یه بار دیگه عشقت به من ثابت شه…
روزی دختری از پسری که عاشقش بود پرسید : چرا مرا دوست داری ؟ چرا عاشقم هستی ؟
پسر گفت : نمی توانم دلیل خاصی را بگویم اما از اعماق قلبم دوستت دارم
دختر گفت : وقتی نمی توانی دلیلی برای دوست داشتن پیدا کنی چگونه می توانی بگویی عاشقم هستی ؟!!!!
پسر گفت : واقعا دلیلش را نمی دانم اما می توانم ثابت کنم که دوستت دارم
دختر گفت : اثبات؟!!!! نه من فقط دلیل عشقت را می خواهم . شوهر دوستم به راحتی دلیل دوست داشتنش را برای او توضیح می دهد اما تو نمی توانی این کار را بکنی !!!!
پسر گفت : خوب ... من تو رو دوست دارم چون زیبا هستی
چون صدای تو گیراست
چون جذاب و دوست داشتنی هستی
چون باملاحظه و بافکر هستی
چون به من توجه و محبت می کنی
تو را به خاطر لبخندت دوست دارم
به خاطر تمامی حرکاتت دوست دارم
دختر از سخنان پسر بسیار خشنود شد
چند روز بعد دختر تصادف کرد و به کما رفت
پسر نامه ای را کنار تخت او گذاشت
نامه بدین شرح بود :
عزیز دلم !!!تو رو به خاطر صدای گیرایت دوست دارم ..... اکنون دیگر حرف نمی زنی پس نمی توانم دوستت داشته باشم
دوستت دارم چون به من توجه و محبت می کنی ...... چون اکنون قادر به محبت کردن به من نیستی نمی توانم دوستت داشته باشم
تو را به خاطر لبخندت و تمامی حرکاتت دوست دارم ..... آیا اکنون می توانی بخندی ؟ می توانی هیچ حرکتی بکنی ؟ ...... پس دوستت ندارم
اگر عشق احتیاج به دلیل داشته باشد در زمان هایی مثل الان هیچ دلیلی برای دوست داشتنت ندارم
آیا عشق واقعا به دلیل نیاز دار؟
نه
و من هنوز دوستت دارم . عاشقت هستم
جلسه محاکمه عشق بود و عقل قاضی ، و عشق محکوم ....
به دلیل تبعید به دورترین نقطه مغز یعنی فراموشی ، قلب تقاضای عفو عشق را داشت ولی همه اعضا با او مخالف بودند قلب شروع کرد به طرفداری از عشق ، آهای چشم مگر تو نبودی که هر روز آرزوی دیدن چهره زیبایش را داشتی ، ای گوش مگر تو نبودی که در آرزوی شنیدن صدایش بودی وشما پاها که همیشه در آرزوی رفتن به سویش بودید حالا چرا اینچنین با او مخالفید ؟
همه اعضا روی برگرداندند و به نشانه اعتراض جلسه را ترک کردند ، تنها عقل و قلب در جلسه ماندند عقل گفت: دیدی قلب همه از عشق بی زارند ، ولی متحیرم با وجودی که عشق بیشتر از همه تورا آزرده چرا هنوز از او حمایت میکنی !؟ قلب نالید و گفت: من بی وجود عشق دیگر نخواهم بود و تنها تکه گوشتی هستم که هر ثانیه کار ثانیه قبل را تکرار میکند و
فقط با عشق میتوانم یک قلبی واقعی باشم
.: Weblog Themes By Pichak :.