افسردگی هم مثل تمام اختلالهای روانی از خصوصیات فردی انسانها نشات میگیرد. افسردگی یک غمگینی طولانیمدت و عمیق است که روند عادی زندگی فرد را با مشکل ایجاد میکند. بعضی از نشانههای افسردگی عبارتند از احساس غمگینی شدید و بیحوصلگی، اختلال در خواب و اشتها، کرختی و در بعضی موارد نشانههای جسمی مثل جوش زدن پوست، معده درد و...
در افراد مختلف این نشانهها متفاوت است مثلا ممکن است در فردی پر اشتهایی رخ دهد و خوابش زیاد شود و در اثر کم تحرکیاش با اضافه وزن مواجه شود. خوب است بدانید گاهی نشانههای زیاد سرخوشی هم میتواند نشانه افسردگی باشد. افرادی که ساعاتی از روز را بسیار شاد و ساعاتی را بسیار غمگین اند به افسردگی مانیک مبتلا هستند.
در زندگی همه ما اتفاقاتی میافتد که ما را غمگین میکند اما هیچکدام دلیلی بر این نیست که زندگی ما به اتمام رسیده است. ما در یک صورت میتوانیم زندگی نکنیم که مرده باشیم. خوب است بدانیم که وقتی اتفاق بدی برای ما میافتد باید چه کنیم. وقتی عزیزی را به هر شکلی از دست میدهیم، وقتی ضررهای مالی و جانی را متحمل میشویم، وقتی با زشتیهای دنیا روبهرو میشویم باید چه عکسالعملی داشته باشیم؟
یک انسان طبیعی و سالم در حالت عادی از این اتفاقها غمگین میشود ما هم از شما انتظار نداریم که شاد شوید شما میتوانید برای این اتفاقها سوگواری کنید، گریه کنید اتفاقا اصلا جلوی اشکهایتان را نگیرید. ما انسانیم و باید عکسالعملهای طبیعی خود را داشته باشیم. اما نباید اجازه دهید که گریه و سوگواری بر شما غلبه کند همین که ناراحتی خود را بروز دادید کافی است بسته به اتفاقی که افتاده است سوگواری شما هم میتواند کوتاهتر یا طولانیتر شود. بدترین اتفاق در زندگی هر کس بنا به آمارهای به دست آمده مرگ همسر است. سوگواری برای این مصیبت 40 روز است و تا یکسال باید شما به زندگی عادی برگشته باشید وگرنه نشانههای افسردگی به صورت یک اختلال روانی بروز میکند و ماندگار میشود.
اگر فکر میکنید در مقابله با مصیبت و یا اتفاقی که شما را غمگین میسازد نمیتوانید مقاومت کنید و از پس آن بر نمیآیید حتما به روانشناس مراجعه کنید و هیچ وقت سرخود از قرصهای آرامبخش استفاده نکنید چون ممکن است این داروها شما را افسردهتر بکند. افسردگی غیر از اینکه دلایل محیطی دارد زمینه ارثی و ژنتیکی هم میتواند داشته باشد. بعضیها دچارافسردگی فصلی میشوند مثلا اوایل پاییز و یا زمستان دچار افسردگی میشوند. بعضیها چند روز از ماه را افسردهاند. افسردگیهای مختلفی هم وجود دارد اعم از افسردگی دوران بارداری، افسردگی پس از زایمان و... . افسردگی بنا به شدت و مدت آن متفاوت است اما آنچه مهم است چگونگی مقابله با آن است.
دنبال علت افسردگی باشید
ابتدا دنبال دلیل افسردگی خود باشید. اگر افسردگی شما بدون دلیل است به خاطر این است که زندگی بیدلیلی دارید. قبل از هر چیز با خودتان خلوت کنید و به هدفهایتان بیندیشید و حتی فراتر از آن به آرزوهایتان. میتوانید آنها را یادداشت کنید حتی اگر دست نیافتنی باشند مرورشان به شما نیرو خواهد داد. بعد به زندگی خود نگاه کنید و ببینید که چقدر زندگی و تلاشهایتان در مسیر رسیدن به آرزوها و هدفهایتان است. مهم این نیست که چقدر از آرزوهایتان دورید مهم این است که روز به روز نزدیکتر میشوید یا دورتر. حتی اگر به آرزوهایتان نرسیدید زندگی در مسیر آنها برایتان لذتبخش و پر انگیزه خواهد بود.
اگر افسردگی شما دلیل دارد خوب به آن فکر کنید و ببینید چه راهی برای خلاصی از آن دارید، اگر راهی پیدا کردید دیگر دلیلی برای افسردگی ندارید. اگر راهی برای خلاصی از آن دلیل نبود راهی جز فراموش کردن ندارید.
ذهن انسان به طور خودکار خاطرات بد را به فراموشی میسپارد اگر شما دائما به طور خود آزارانهای این خاطرات را به خاطر بیاورید و مرور کنید ذهن شما خسته خواهد شد و شما نیز افسرده میشوید، بگذارید هر چیزی روند طبیعیاش را در بدن شما طی کند.
اگر احساس افسردگی میکنید و بیحوصله هستید، در خانه بیکار ننشینید. اگر شغلی داشتید که رهایش کردید به آن بازگردید. بیکاری یکی از بزرگترین دلایل بیحوصلگی و افسردگی است. از خوابیدن زیاد و یا کم پرهیز کنید. اندازه بخوابید و اندازه بخورید. صبحها به حمام بروید و از دوش گرفتن در شب خودداری کنید با آب داغ دوش نگیرید.
دوری از افسردگی
آب گرم افسردگی را تشدید میکند سعی کنید حداقل روزی یکبار صبحها دوش آب سرد یا ولرم بگیرد. ورزش کنید حتی پیادهروی. از غذاهای شیرین استفاده کنید خوراکیهایی مثل کاکائو میتواند به شما شادی بخشد. از دوستان و اطرافیانتان بخواهید به شما کمک کنند تا شادی و نشاط خود را به دست بیاورید.
هر روز یک کار جدید انجام دهید و برای خود یادداشت کنید حتی اگر خریدن یک جوراب یا گذاشتن یک گل در گلدان باشد. همه ما دائما در حال گفتگو با درون خود هستیم. کمی تمرکز کنید و ببینید که شما به خود چه میگویید آیا جملههای امیدبخش به کار میبرید یا دائما با خود کلنجار میروید و ناامیدانه صحبت میکنید.
شروع کنید به تمرینهایی درخصوص گفتگوهای درونی. با خود مهربان باشید دوست خودتان باشید و به خودتان امید دهید حتی در بدترین لحظات شما میتوانید قدرتی باورنکردنی در خود به وجود بیاورید. ممکن است در اطرافیان شما کسی دچار افسردگی باشد.
زندگی گلی نیست که با افسردگی پژمرده شود و از بین برود درختی است که هم پاییز دارد و هم بهار. باغبان خوبی برای درخت زندگی خود باشید و هیچگاه شما باعث و دلیل افسردگی کسی نشوید.
در افراد مختلف این نشانهها متفاوت است مثلا ممکن است در فردی پر اشتهایی رخ دهد و خوابش زیاد شود و در اثر کم تحرکیاش با اضافه وزن مواجه شود. خوب است بدانید گاهی نشانههای زیاد سرخوشی هم میتواند نشانه افسردگی باشد. افرادی که ساعاتی از روز را بسیار شاد و ساعاتی را بسیار غمگین اند به افسردگی مانیک مبتلا هستند.
در زندگی همه ما اتفاقاتی میافتد که ما را غمگین میکند اما هیچکدام دلیلی بر این نیست که زندگی ما به اتمام رسیده است. ما در یک صورت میتوانیم زندگی نکنیم که مرده باشیم. خوب است بدانیم که وقتی اتفاق بدی برای ما میافتد باید چه کنیم. وقتی عزیزی را به هر شکلی از دست میدهیم، وقتی ضررهای مالی و جانی را متحمل میشویم، وقتی با زشتیهای دنیا روبهرو میشویم باید چه عکسالعملی داشته باشیم؟
یک انسان طبیعی و سالم در حالت عادی از این اتفاقها غمگین میشود ما هم از شما انتظار نداریم که شاد شوید شما میتوانید برای این اتفاقها سوگواری کنید، گریه کنید اتفاقا اصلا جلوی اشکهایتان را نگیرید. ما انسانیم و باید عکسالعملهای طبیعی خود را داشته باشیم. اما نباید اجازه دهید که گریه و سوگواری بر شما غلبه کند همین که ناراحتی خود را بروز دادید کافی است بسته به اتفاقی که افتاده است سوگواری شما هم میتواند کوتاهتر یا طولانیتر شود. بدترین اتفاق در زندگی هر کس بنا به آمارهای به دست آمده مرگ همسر است. سوگواری برای این مصیبت 40 روز است و تا یکسال باید شما به زندگی عادی برگشته باشید وگرنه نشانههای افسردگی به صورت یک اختلال روانی بروز میکند و ماندگار میشود.
اگر فکر میکنید در مقابله با مصیبت و یا اتفاقی که شما را غمگین میسازد نمیتوانید مقاومت کنید و از پس آن بر نمیآیید حتما به روانشناس مراجعه کنید و هیچ وقت سرخود از قرصهای آرامبخش استفاده نکنید چون ممکن است این داروها شما را افسردهتر بکند. افسردگی غیر از اینکه دلایل محیطی دارد زمینه ارثی و ژنتیکی هم میتواند داشته باشد. بعضیها دچارافسردگی فصلی میشوند مثلا اوایل پاییز و یا زمستان دچار افسردگی میشوند. بعضیها چند روز از ماه را افسردهاند. افسردگیهای مختلفی هم وجود دارد اعم از افسردگی دوران بارداری، افسردگی پس از زایمان و... . افسردگی بنا به شدت و مدت آن متفاوت است اما آنچه مهم است چگونگی مقابله با آن است.
دنبال علت افسردگی باشید
ابتدا دنبال دلیل افسردگی خود باشید. اگر افسردگی شما بدون دلیل است به خاطر این است که زندگی بیدلیلی دارید. قبل از هر چیز با خودتان خلوت کنید و به هدفهایتان بیندیشید و حتی فراتر از آن به آرزوهایتان. میتوانید آنها را یادداشت کنید حتی اگر دست نیافتنی باشند مرورشان به شما نیرو خواهد داد. بعد به زندگی خود نگاه کنید و ببینید که چقدر زندگی و تلاشهایتان در مسیر رسیدن به آرزوها و هدفهایتان است. مهم این نیست که چقدر از آرزوهایتان دورید مهم این است که روز به روز نزدیکتر میشوید یا دورتر. حتی اگر به آرزوهایتان نرسیدید زندگی در مسیر آنها برایتان لذتبخش و پر انگیزه خواهد بود.
اگر افسردگی شما دلیل دارد خوب به آن فکر کنید و ببینید چه راهی برای خلاصی از آن دارید، اگر راهی پیدا کردید دیگر دلیلی برای افسردگی ندارید. اگر راهی برای خلاصی از آن دلیل نبود راهی جز فراموش کردن ندارید.
ذهن انسان به طور خودکار خاطرات بد را به فراموشی میسپارد اگر شما دائما به طور خود آزارانهای این خاطرات را به خاطر بیاورید و مرور کنید ذهن شما خسته خواهد شد و شما نیز افسرده میشوید، بگذارید هر چیزی روند طبیعیاش را در بدن شما طی کند.
اگر احساس افسردگی میکنید و بیحوصله هستید، در خانه بیکار ننشینید. اگر شغلی داشتید که رهایش کردید به آن بازگردید. بیکاری یکی از بزرگترین دلایل بیحوصلگی و افسردگی است. از خوابیدن زیاد و یا کم پرهیز کنید. اندازه بخوابید و اندازه بخورید. صبحها به حمام بروید و از دوش گرفتن در شب خودداری کنید با آب داغ دوش نگیرید.
دوری از افسردگی
آب گرم افسردگی را تشدید میکند سعی کنید حداقل روزی یکبار صبحها دوش آب سرد یا ولرم بگیرد. ورزش کنید حتی پیادهروی. از غذاهای شیرین استفاده کنید خوراکیهایی مثل کاکائو میتواند به شما شادی بخشد. از دوستان و اطرافیانتان بخواهید به شما کمک کنند تا شادی و نشاط خود را به دست بیاورید.
هر روز یک کار جدید انجام دهید و برای خود یادداشت کنید حتی اگر خریدن یک جوراب یا گذاشتن یک گل در گلدان باشد. همه ما دائما در حال گفتگو با درون خود هستیم. کمی تمرکز کنید و ببینید که شما به خود چه میگویید آیا جملههای امیدبخش به کار میبرید یا دائما با خود کلنجار میروید و ناامیدانه صحبت میکنید.
شروع کنید به تمرینهایی درخصوص گفتگوهای درونی. با خود مهربان باشید دوست خودتان باشید و به خودتان امید دهید حتی در بدترین لحظات شما میتوانید قدرتی باورنکردنی در خود به وجود بیاورید. ممکن است در اطرافیان شما کسی دچار افسردگی باشد.
زندگی گلی نیست که با افسردگی پژمرده شود و از بین برود درختی است که هم پاییز دارد و هم بهار. باغبان خوبی برای درخت زندگی خود باشید و هیچگاه شما باعث و دلیل افسردگی کسی نشوید.
تاریخ : پنج شنبه 92/3/30 | 4:3 عصر | نویسنده : ناهید یوسفی | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.