چی می شد اگه خدا امروز وقت نداشت به ما برکت بده، چرا که ما وقت نکردیم دیروز از او تشکر کنیم.
چی می شد اگه خدا امروز با ما همراه نبود، چرا که دیروز قادر به درکش نبودیم.
چی می شد که دیگه شکوفا شدن گلی را نمی دیدیم، چرا که وقتی خدا بارون فرستاده بود گله کردیم و شکر نکردیم.
چی می شد اگه خدا عشق و مراقبتش را از ما دریغ می کرد، چرا که ما از محبت ورزیدن به دیگران دریغ کردیم.
چی می شد اگه خدا در خانه اش را می بست، چرا که ما در قلب های خود را بسته بودیم.
چی می شد اگه خدا امروز به حرف هامون گوش نمی کرد، چون دیروز به دستوراتش خوب عمل نکردیم.
چی می شد اگه خدا خواسته هایمان را بی پاسخ می گذاشت، چون به یادش نبودیم.
وقتی فشرد ،
دستان باغبان ، به مناجات رفته بود
با این سئوال سخت :
گل را به پشت در ،که به دیوار می زند ؟
این سوره بزرگ
این کوثرسترگ
اینک کبود و خسته ، چه تفسیر می شود !
که بروید نهال عشق
پنهان میان خاک
آیا کسی ، ریشه بر این خاک دیده است ؟
آن گنج بی بدیل ، پنهانِ آشکار
در پیش چشم یار
بازوی یاس می شکند از فشار در
اما گلاب ، حاصل افشردن گل است
آن عطر پیش ماست
عطار مهربان
عاشق گل های نرگس است...
تاریخ : پنج شنبه 92/6/28 | 6:12 عصر | نویسنده : ناهید یوسفی | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.