اکران خصوصی فیلم سینمایی چه خوبه که برگشتی با حضور عوامل و سازندگان فیلم در برج میلاد تهران برگزار شد.


اکران فیلم سینمایی چه خوبه که برگشتی

اکران فیلم سینمایی چه خوبه که برگشتی

اکران فیلم سینمایی چه خوبه که برگشتی

اکران فیلم سینمایی چه خوبه که برگشتی

اکران فیلم سینمایی چه خوبه که برگشتی

اکران فیلم سینمایی چه خوبه که برگشتی

اکران فیلم سینمایی چه خوبه که برگشتی

اکران فیلم سینمایی چه خوبه که برگشتی




تاریخ : سه شنبه 92/4/11 | 5:8 عصر | نویسنده : ناهید یوسفی | نظر

 

راه دانشجو به نقل از جام جم، هارولد هام غول نفتی آمریکایی ناگزیر خواهد شد با طلاق همسر دوم خود بخش عمده ای از ثروتش که حدود 11.3 میلیارد دلار برآورد می شود، از دست بدهد. در این صورت این گران ترین طلاق تاریخ خواهد بود.
 
گرانترین طلاق
 
به گزارش جام جم، هارولد هام که در آستانه جدایی از سو آن  همسر دومش است، بخش عمده ای از ثروتش و همچنین مقدار قابل ملاحظه ای از سهام  کنتینانتال ریسورس شرکت نفتی اش را از دست خواهد داد. مبلغ سه میلیارد دلاری که سو آن از هارولد مطالبه کرده این جدایی را به عنوان گران ترین طلاق تاریخ ثبت خواهد کرد.
 
هارولد هام که در سال 2012 از سوی نشریه تایم در فهرست 100 شخصیت بانفوذ جهان انتخاب شده بود و همچنین از سوی نشریه فوربس یکی از ثروتمندان جهان معرفی شده است دارای ثروتی حدود 11.3 میلیارد دلار است.
 
این مرد خودساخته که از هیچ زندگی اش را آغاز کرد این شانس را داشت تا  حوزه نفتی بیکن را که بین ایالت های داکوتای شمالی و مونتانا گسترده است، کشف کند. امروزه او توسط شرکت نفتی اش  کنتینانتال ریسورس روزانه 700 هزار بشکه نفت از این حوزه استخراج می کند.
 
اما هام غولی با پاهای سفالی است و پاشنه آشیل او همسر دومش است. سو آن پس از 25 سال زندگی مشترک اکنون قصد جدایی از او را دارد. اگر این طلاق موجب از دست رفتن بخش عمده ای از ثروت و سهام شرکت نفتی هارولد نمی شد ، یک جدایی عادی مانند میلیون ها مورد دیگر بود.
 
سه میلیارد دلار مبلغی است که دادگاه می تواند او را محکوم به پرداخت به سو آن کند. این زوج که در سال 1988 در لاس وگاس با هم ازدواج کرده اند دارای دو فرزند بزرگ هستند.
 
سو آن با دریافت این مبلغ جزو 20 زن ثروتمند جهان قرار می گیرد و اپراه وینفری مجری و تولیدکننده مشهور برنامه های تلویزیونی را با 2.8 میلیارد دلار ثروت پشت سر خواهد گذاشت. اما هام که ناگزیر به فروش سهام شرکت نفتی اش خواهد شد موقعیتش را به عنوان سهامدار عمده و تصمیم گیرنده کنتینانتال ریسورس از دست خواهد داد.
از زمان انتشار عمومی خبر طلاق این زوج 3درصد از ارزش سهام این شرکت کاسته شده است.




تاریخ : سه شنبه 92/4/11 | 5:6 عصر | نویسنده : ناهید یوسفی | نظر

 

قانون به نقل از ایسنا - کاظم سیاحی دو سال است که صداپیشه‌ی «جیگر» در مجموعه تلویزیونی «کلاه قرمزی» است.
 
صدا پیشه جیگر
او درباره‌ی اینکه کدامیک از شخصیت‌های «کلاه قرمزی» را بیشتر دوست دارد؟ اینگونه پاسخ می‌دهد: به نظرم هر یک از شخصیت‌های «کلاه قرمزی» برای خود ویژگی‌هایی دارند که آنها را جذاب می‌کند، ولی من شخصا از قدیم‌الایام تا کنون با نوستالژی‌ای که از کودکی تا الان همراهم بوده، پسرخاله را خیلی دوست داشتم.
 
سیاحی در عین حال می‌گوید: همه‌ی کاراکتر‌های جدید «کلاه قرمزی» بدون استثناء دوست‌داشتنی هستند، ولی «فامیل دور» در بین شخصیت‌های جدید جایگاه بالاتری دارد.
 
صداپیشه‌ی «جیگر» معتقد است: مجبوبیت «جیگر» و همچنین تک‌تک شخصیت‌های دیگر به هوش و ذکاوت کسانی که این کاراکترها را خلق کردند، مربوط می‌شود.
 
او می‌گوید: اگر «کلاه قرمزی» و «پسرخاله» در قصه نباشند، قطعا سایر شخصیت‌ها نمی‌توانند جریانی را به راه بیندازند تا برنامه را جذاب کنند.
 
سیاحی در پاسخ به اینکه چه ویژگی باعث محبوبیت شخصیت «جیگر» در مجموعه «کلاه قرمزی» شد؟ می‌گوید: در راستای محبوبیت «جیگر» و همچنین تک‌تک شخصیت‌های دیگر باید گفت هوش و ذکاوت کسانی که این کاراکترها را خلق کردند، آنها را جذاب کرد.
 
وی ادامه می‌دهد: آقایان طهماسب و جبلی با هوش و ذکاوتی که دارند وقتی می‌خواهند شخصیت جدیدی را در «کلاه قرمزی» خلق کنند به زوایای آنها فکر می‌کنند و خدا را شکر هر شخصیتی که تاکنون در کنار «کلاه قرمزی» و «پسرخاله» قرار گرفته، دیده شده است.
 
*** «پسرخاله» و «کلاه قرمزی» از قدیم محبوب بودند و هستند
 
این صداپیشه همچنین در پاسخ به پرسشی دیگر مبنی بر اینکه آیا آمدن شخصیت‌های متنوع به برنامه، محبوبیت «کلاه قرمزی» را در بین مردم کمتر کرده است؟ گفت: به نظرم اصلا چنین اتفاقی نیفتاده است؛ چرا که «کلاه قرمزی» و «پسر خاله» از قدیم حضور داشتند و هنوز هم جایگاه و محبوبیت خودشان را دارند؛ ضمن اینکه آقای طهماسب و جبلی به موقع از این دو کاراکتر استفاده می‌کنند.
 
وی اضافه کرد: کاراکترهای جدید در کنار «کلاه قرمزی» شکل می‌گیرند و این طور نیست که خودشان بتوانند جریانی را به راه بیندازند.
 
*** امیدوارم محبوبیت «کلاه قرمزی» میان مردم همیشگی باشد
 
سیاحی همچنین درباره‌ی اینکه محبوبیت «کلاه قرمزی» به همراه کاراکتر‌های جدید تا چه زمان می‌تواند ادامه داشته باشد؟ اینگونه بیان کرد: فکر می‌کنم با هوش و ذکاوتی که آقای طهماسب و جبلی برای ساخت سری‌های جدید «کلاه قرمزی» دارند، این محبوبیت میان مردم ادامه پیدا کند. در هر صورت امیدوارم محبوبیت «کلاه قرمزی» برای مخاطبان طولانی باشد.
 
*** اولین واکنشم از حذف «جیگر» خنده بود!
 
وی در ادامه درباره‌ی حذف مقطعی شخصیت «جیگر» در کلاه قرمزی و شایعاتی که به راه افتاده بود، گفت: راستش آن زمان اصلا نمی‌دانم چرا این اتفاق افتاد و چرا مردم فکر کردند که «جیگر» حذف شده است. در آن بحبوحه من ایران نبودم و حدودا دو هفته پس از خبر حذف «جیگر» آمدم و تعجب کردم که این شایعه به راه افتاده بود؛ چرا که سوء تعبیر شده بود و نمی‌دانم منشاء آن از کجا بود!
 
او اظهار کرد: اولین واکنشم از حذف «جیگر»، خنده بود تا اینکه بخواهم ناراحت شوم؛ چرا که اصلا قرار نبوده این اتفاق بیفتد ولی اگر این اتفاق واقعیت داشت مسلم است که ممنوع‌التصویر شدن یک شخصیت عروسکی دوست‌داشتنی ناراحت کننده است.
 
سیاحی با اشاره به سری جدید «کلاه قرمزی» اعلام کرد: فعلا برای سری جدید «کلاه قرمزی» از سوی عوامل صحبتی انجام نشده است.
 
*** وقتی «جیگر» از عروسک گردانش تشکر کرد
 

این صدا‌پیشه در پایان گفت‌وگوی خود با ایسنا گفت: جا دارد که از عروسک‌گردان شخصیت جیگر (عیسی یوسفی‌پور) تشکر فراوان داشته باشم‌، همچنین از آقایان طهماسب و جبلی به خاطر اعتمادی که به من داشتند تشکر می‌کنم. 

قانون به نقل از ایسنا - کاظم سیاحی دو سال است که صداپیشه‌ی «جیگر» در مجموعه تلویزیونی «کلاه قرمزی» است.
 
صدا پیشه جیگر
او درباره‌ی اینکه کدامیک از شخصیت‌های «کلاه قرمزی» را بیشتر دوست دارد؟ اینگونه پاسخ می‌دهد: به نظرم هر یک از شخصیت‌های «کلاه قرمزی» برای خود ویژگی‌هایی دارند که آنها را جذاب می‌کند، ولی من شخصا از قدیم‌الایام تا کنون با نوستالژی‌ای که از کودکی تا الان همراهم بوده، پسرخاله را خیلی دوست داشتم.
 
سیاحی در عین حال می‌گوید: همه‌ی کاراکتر‌های جدید «کلاه قرمزی» بدون استثناء دوست‌داشتنی هستند، ولی «فامیل دور» در بین شخصیت‌های جدید جایگاه بالاتری دارد.
 
صداپیشه‌ی «جیگر» معتقد است: مجبوبیت «جیگر» و همچنین تک‌تک شخصیت‌های دیگر به هوش و ذکاوت کسانی که این کاراکترها را خلق کردند، مربوط می‌شود.
 
او می‌گوید: اگر «کلاه قرمزی» و «پسرخاله» در قصه نباشند، قطعا سایر شخصیت‌ها نمی‌توانند جریانی را به راه بیندازند تا برنامه را جذاب کنند.
 
سیاحی در پاسخ به اینکه چه ویژگی باعث محبوبیت شخصیت «جیگر» در مجموعه «کلاه قرمزی» شد؟ می‌گوید: در راستای محبوبیت «جیگر» و همچنین تک‌تک شخصیت‌های دیگر باید گفت هوش و ذکاوت کسانی که این کاراکترها را خلق کردند، آنها را جذاب کرد.
 
وی ادامه می‌دهد: آقایان طهماسب و جبلی با هوش و ذکاوتی که دارند وقتی می‌خواهند شخصیت جدیدی را در «کلاه قرمزی» خلق کنند به زوایای آنها فکر می‌کنند و خدا را شکر هر شخصیتی که تاکنون در کنار «کلاه قرمزی» و «پسرخاله» قرار گرفته، دیده شده است.
 
*** «پسرخاله» و «کلاه قرمزی» از قدیم محبوب بودند و هستند
 
این صداپیشه همچنین در پاسخ به پرسشی دیگر مبنی بر اینکه آیا آمدن شخصیت‌های متنوع به برنامه، محبوبیت «کلاه قرمزی» را در بین مردم کمتر کرده است؟ گفت: به نظرم اصلا چنین اتفاقی نیفتاده است؛ چرا که «کلاه قرمزی» و «پسر خاله» از قدیم حضور داشتند و هنوز هم جایگاه و محبوبیت خودشان را دارند؛ ضمن اینکه آقای طهماسب و جبلی به موقع از این دو کاراکتر استفاده می‌کنند.
 
وی اضافه کرد: کاراکترهای جدید در کنار «کلاه قرمزی» شکل می‌گیرند و این طور نیست که خودشان بتوانند جریانی را به راه بیندازند.
 
*** امیدوارم محبوبیت «کلاه قرمزی» میان مردم همیشگی باشد
 
سیاحی همچنین درباره‌ی اینکه محبوبیت «کلاه قرمزی» به همراه کاراکتر‌های جدید تا چه زمان می‌تواند ادامه داشته باشد؟ اینگونه بیان کرد: فکر می‌کنم با هوش و ذکاوتی که آقای طهماسب و جبلی برای ساخت سری‌های جدید «کلاه قرمزی» دارند، این محبوبیت میان مردم ادامه پیدا کند. در هر صورت امیدوارم محبوبیت «کلاه قرمزی» برای مخاطبان طولانی باشد.
 
*** اولین واکنشم از حذف «جیگر» خنده بود!
 
وی در ادامه درباره‌ی حذف مقطعی شخصیت «جیگر» در کلاه قرمزی و شایعاتی که به راه افتاده بود، گفت: راستش آن زمان اصلا نمی‌دانم چرا این اتفاق افتاد و چرا مردم فکر کردند که «جیگر» حذف شده است. در آن بحبوحه من ایران نبودم و حدودا دو هفته پس از خبر حذف «جیگر» آمدم و تعجب کردم که این شایعه به راه افتاده بود؛ چرا که سوء تعبیر شده بود و نمی‌دانم منشاء آن از کجا بود!
 
او اظهار کرد: اولین واکنشم از حذف «جیگر»، خنده بود تا اینکه بخواهم ناراحت شوم؛ چرا که اصلا قرار نبوده این اتفاق بیفتد ولی اگر این اتفاق واقعیت داشت مسلم است که ممنوع‌التصویر شدن یک شخصیت عروسکی دوست‌داشتنی ناراحت کننده است.
 
سیاحی با اشاره به سری جدید «کلاه قرمزی» اعلام کرد: فعلا برای سری جدید «کلاه قرمزی» از سوی عوامل صحبتی انجام نشده است.
 
*** وقتی «جیگر» از عروسک گردانش تشکر کرد
 

این صدا‌پیشه در پایان گفت‌وگوی خود با ایسنا گفت: جا دارد که از عروسک‌گردان شخصیت جیگر (عیسی یوسفی‌پور) تشکر فراوان داشته باشم‌، همچنین از آقایان طهماسب و جبلی به خاطر اعتمادی که به من داشتند تشکر می‌کنم. 

قانون به نقل از ایسنا - کاظم سیاحی دو سال است که صداپیشه‌ی «جیگر» در مجموعه تلویزیونی «کلاه قرمزی» است.
 
صدا پیشه جیگر
او درباره‌ی اینکه کدامیک از شخصیت‌های «کلاه قرمزی» را بیشتر دوست دارد؟ اینگونه پاسخ می‌دهد: به نظرم هر یک از شخصیت‌های «کلاه قرمزی» برای خود ویژگی‌هایی دارند که آنها را جذاب می‌کند، ولی من شخصا از قدیم‌الایام تا کنون با نوستالژی‌ای که از کودکی تا الان همراهم بوده، پسرخاله را خیلی دوست داشتم.
 
سیاحی در عین حال می‌گوید: همه‌ی کاراکتر‌های جدید «کلاه قرمزی» بدون استثناء دوست‌داشتنی هستند، ولی «فامیل دور» در بین شخصیت‌های جدید جایگاه بالاتری دارد.
 
صداپیشه‌ی «جیگر» معتقد است: مجبوبیت «جیگر» و همچنین تک‌تک شخصیت‌های دیگر به هوش و ذکاوت کسانی که این کاراکترها را خلق کردند، مربوط می‌شود.
 
او می‌گوید: اگر «کلاه قرمزی» و «پسرخاله» در قصه نباشند، قطعا سایر شخصیت‌ها نمی‌توانند جریانی را به راه بیندازند تا برنامه را جذاب کنند.
 
سیاحی در پاسخ به اینکه چه ویژگی باعث محبوبیت شخصیت «جیگر» در مجموعه «کلاه قرمزی» شد؟ می‌گوید: در راستای محبوبیت «جیگر» و همچنین تک‌تک شخصیت‌های دیگر باید گفت هوش و ذکاوت کسانی که این کاراکترها را خلق کردند، آنها را جذاب کرد.
 
وی ادامه می‌دهد: آقایان طهماسب و جبلی با هوش و ذکاوتی که دارند وقتی می‌خواهند شخصیت جدیدی را در «کلاه قرمزی» خلق کنند به زوایای آنها فکر می‌کنند و خدا را شکر هر شخصیتی که تاکنون در کنار «کلاه قرمزی» و «پسرخاله» قرار گرفته، دیده شده است.
 
*** «پسرخاله» و «کلاه قرمزی» از قدیم محبوب بودند و هستند
 
این صداپیشه همچنین در پاسخ به پرسشی دیگر مبنی بر اینکه آیا آمدن شخصیت‌های متنوع به برنامه، محبوبیت «کلاه قرمزی» را در بین مردم کمتر کرده است؟ گفت: به نظرم اصلا چنین اتفاقی نیفتاده است؛ چرا که «کلاه قرمزی» و «پسر خاله» از قدیم حضور داشتند و هنوز هم جایگاه و محبوبیت خودشان را دارند؛ ضمن اینکه آقای طهماسب و جبلی به موقع از این دو کاراکتر استفاده می‌کنند.
 
وی اضافه کرد: کاراکترهای جدید در کنار «کلاه قرمزی» شکل می‌گیرند و این طور نیست که خودشان بتوانند جریانی را به راه بیندازند.
 
*** امیدوارم محبوبیت «کلاه قرمزی» میان مردم همیشگی باشد
 
سیاحی همچنین درباره‌ی اینکه محبوبیت «کلاه قرمزی» به همراه کاراکتر‌های جدید تا چه زمان می‌تواند ادامه داشته باشد؟ اینگونه بیان کرد: فکر می‌کنم با هوش و ذکاوتی که آقای طهماسب و جبلی برای ساخت سری‌های جدید «کلاه قرمزی» دارند، این محبوبیت میان مردم ادامه پیدا کند. در هر صورت امیدوارم محبوبیت «کلاه قرمزی» برای مخاطبان طولانی باشد.
 
*** اولین واکنشم از حذف «جیگر» خنده بود!
 
وی در ادامه درباره‌ی حذف مقطعی شخصیت «جیگر» در کلاه قرمزی و شایعاتی که به راه افتاده بود، گفت: راستش آن زمان اصلا نمی‌دانم چرا این اتفاق افتاد و چرا مردم فکر کردند که «جیگر» حذف شده است. در آن بحبوحه من ایران نبودم و حدودا دو هفته پس از خبر حذف «جیگر» آمدم و تعجب کردم که این شایعه به راه افتاده بود؛ چرا که سوء تعبیر شده بود و نمی‌دانم منشاء آن از کجا بود!
 
او اظهار کرد: اولین واکنشم از حذف «جیگر»، خنده بود تا اینکه بخواهم ناراحت شوم؛ چرا که اصلا قرار نبوده این اتفاق بیفتد ولی اگر این اتفاق واقعیت داشت مسلم است که ممنوع‌التصویر شدن یک شخصیت عروسکی دوست‌داشتنی ناراحت کننده است.
 
سیاحی با اشاره به سری جدید «کلاه قرمزی» اعلام کرد: فعلا برای سری جدید «کلاه قرمزی» از سوی عوامل صحبتی انجام نشده است.
 
*** وقتی «جیگر» از عروسک گردانش تشکر کرد
 
این صدا‌پیشه در پایان گفت‌وگوی خود با ایسنا گفت: جا دارد که از عروسک‌گردان شخصیت جیگر (عیسی یوسفی‌پور) تشکر فراوان داشته باشم‌، همچنین از آقایان طهماسب و جبلی به خاطر اعتمادی که به من داشتند تشکر می‌کنم.



تاریخ : سه شنبه 92/4/11 | 5:5 عصر | نویسنده : ناهید یوسفی | نظر

هر کس چهل روز صبح بخواند خداوند دیدار حضرت مهدی (عج) را روزی او گرداند (ان شاء الله)

به این صورت که در چهل روز 17488 مرتبه بصورت زیر هر روز 360 مرتبه به غیر از روزهای دهم،بیستم،سی ام و چلم که این چهار روز،روزی 1132 مرتبه دعای ذکر شده را بخواند تحت شرایط زیر:

1-با وضو باشد
2-رو به قبله در جای پاک بنشیند
3-اول صلوات بفرستد
4-از گناهان استغفار نماید
5-این دعا را یک مرتبه بخواند (تصویر زیر)

دعا




6-اصل دعا را بخواند: (تصویر زیر)

دعا

همه روزه 360 مرتبه فقط روز دهم،بیستم،سی ام و چهلم 1132 مرتبه.
7-ده مرتبه صلوات بفرستد
8-فاتحه و اخلاص بخواند
9-اگر سوره اخلاص را بیشتر بخواند بهتر است زیرا اسم اعظم دارد
توجه:خواندن این دعا آثار عجیب و افعال غریبه دارد.




تاریخ : شنبه 92/4/1 | 2:39 عصر | نویسنده : ناهید یوسفی | نظر

«ریستا برمر» (Krista Bremer)، نویسنده و روزنامه نگار آمریکایی، در نشریه معروف آمریکایی O. The. Oprah تجربه عینی خود را از برخورد با حجاب به قلم آورده است. برمر از ناشران نشریه ادبی The Sun است که در سال 2008 برنده جایزه معتبر ادبی «پوشکارت» شده و در سال 2009 جایزه ادبی «بنیاد رونا جاف» را از آن خود کرده است.


مامان برام روسری بخر!
نُه سال پیش، در اتاق نشیمن خانه ام در «کارولینای شمالی»، دختر شیرخوارم را با موسیقی کودکانه ای می رقصاندم که در دهه 70 رایج بود و من در دوران کودکی همه اشعارش را که درباره مدارا با دیگران و تساوی زن و مرد بود، حفظ کرده بودم. همسر لیبیایی تبارم اسماعیل، او را در آغوش می گرفت و ساعتها در ایوان خانه با صدای غژ و غژ صندلی راحتی آهنی تکانش می داد و برایش آوازهای قدیمی عربی می خواند.

او همچنین دخترمان را پیش شیخی مسلمان برد تا در گوش های نرم و کوچولویش اذان و اقامه بخواند. چشمان قهوه ای و مژه های ناز و مشکی دخترم به پدرش رفته بود و پوست شیرقهوه ای اش در آفتاب تابستان خیلی زود به تیرگی می زد. اسم دخترمان را «عالیه» گذاشتیم- که در عربی به معنای «بلندمرتبه» است- و با هم توافق کردیم که وقتی بزرگ شد، از بین فرهنگ های کاملاً متضاد ما، هر کدام را که خودش خواست، انتخاب کند.

خیالم از این تصمیم راحت بود و شک نداشتم که دخترم زندگی مرفه آمریکایی من را به فرهنگ اسلامی و لباسهای پوشیده سرزمین پدرش ترجیح خواهد داد. پدر و مادر اسماعیل در خانه سنگی محقری در کوچه ای کثیف و پر پیچ و خم در حومه طرابلس زندگی می کنند. بر دیوارهای این خانه، به جز آیاتی از قرآن که بر روی چوب حک شده، هیچ نقش و نگاری وجود ندارد. فرش اتاقها هم فقط تشکچه هایی است که شبها تایشان می زنند و به عنوان تختخواب استفاده می کنند.

اما پدر و مادر من در خانه ای مجلل در «سانتافه»، مرکز ایالت «نیومکزیکو»، زندگی می کنند که سه پارکینگ، تلویزیونی صفحه تخت با صدها کانال، یخچالی پر از غذاهای سالم و طبیعی و یک کمد پر از اسباب بازی برای نوه ها دارد. تصور می کردم که عالیه هم مثل خودم اهل خرید از فروشگاه های زنجیره ای معروف Whole Foods باشد و از انبوه هدایای زیر درخت کریسمس خوشش بیاید، ولی در عین حال لحن آهنگین زبان عربی، باقلواهای عسلی که اسماعیل با دست خالی درست می کند، و حنابندی پاهای خاله اش را که هنگام سفر به لیبی دیده بودم، تحسین می کردم. هیچ وقت فکر نمی کردم که عالیه فریب حجاب دختران مسلمان را بخورد!

تابستان سال قبل در جشن عید فطر شرکت کردیم که در پارکینگ پشت مسجد نزدیک خانه مان برگزار شده بود. بچه ها روی وسایل بازی جست و خیز می کردند و ما پدر و مادرها هم زیر سایبانی پلاستیکی نشسته بودیم و مگس ها را از روی بشقابهای مرغ سوخاری، برنج و باقلوا می پراندیم.

من و عالیه داشتیم در نمایشگاهی دور می زدیم که به مناسبت عید بر پا شده بود و چیزهایی مثل سجاده، حنا و لباسهای اسلامی عرضه می کرد. به قسمت روسری ها که رسیدیم، عالیه رو به من کرد و با خواهش بسیار گفت: «مامان! یکی برام بخر.»

دخترم شروع کرد به برانداز کردن روسری ها که مرتب روی هم چیده شده بودند و فروشنده که خانمی سیاه پوست و سر تا پا مشکی پوش بود، به عالیه لبخندی زد. مدتی بود که عالیه به دختران مسلمان هم سن و سالش با دیده تحسین و احترام می نگریست. دلم به حالشان می سوخت که حتی در گرم ترین روزهای تابستان دامن های بلند و لباسهای آستین دار می پوشیدند، چون بهترین خاطرات دوران کودکی ام مربوط به زمانی می شد که با پوشیدن لباسهای برهنه، می گذاشتم پوستم آفتاب بخورد… ولی عالیه به حال آن دختران مسلمان غبطه می خورد و از من خواسته بود برایش مثل لباسهای آنها بخرم. حالا دلش روسری هم می خواست!

پیشتر بهانه می آوردم که در بازارچه نزدیک خانه از آن روسری ها گیر نمی آید، ولی حالا روسری ها جلوی چشم عالیه بودند و او می خواست با 10دلار از پول توجیبی خودش روسری سبز سیری را بخرد که محکم در دست گرفته بود. سرم را به علامت مخالفت کامل تکان دادم، ولی ناگهان یاد قراری افتادم که با اسماعیل گذاشته بودیم. بنابراین دندان هایم را از خشم به هم فشردم و روسری را خریدم، به این خیال که عالیه خیلی زود آن را کنار می گذارد.

یک زوج ناهمگون
یک روز بعد از ظهر که برای خرید از خانه بیرون می رفتم، صدای عالیه از اتاقش بلند شد که می خواهد با من بیاید. چند لحظه بعد، سر و کله اش- یا بهتر بگویم، نصف سر و کله اش- بالای پله ها پیدا شد. او از کمر به پایین، دخترم بود؛ با همان کفش های اسپرت، جورابهای رنگ روشن و شلوار جینی که سر زانوهایش کمی نخ نما شده بود. اما از کمر به بالا، دختری غریبه بود. صورت گرد و روشنش که در یک خیمه پارچه ای تیره محصور شده بود، به ماهی در آسمان بی ستاره می مانست. پرسیدم: «با همین سر و وضع می خواهی بیایی؟» با همان لحنی که از چندی پیش با من به کار می برد، آرام جواب داد: «بله.»

در راه مغازه، از آینه ماشین او را دزدکی می پاییدم. ساکت و سرد و بی اعتنا نشسته بود و از پنجره بیرون را تماشا می کرد. انگار یک مقام بلندپایه مسلمان داشت از شهر کوچک ما در جنوب آمریکا دیدن می کرد و من فقط راننده اش بودم. لبم را گزیدم. می خواستم از او بخواهم قبل از پیاده شدن روسری اش را در آورد، ولی نتوانستم حتی یک دلیل منطقی برای این کار پیدا کنم، جز اینکه با دیدن آن صحنه فشار خونم بالا می زد. من همیشه تشویقش کرده بودم که استقلال شخصیتش را ابراز کند و در برابر فشار هم سن و سال هایش بایستد، ولی حالا احساس ترس و نگرانی می کردم، انگار که آن روسری را خودم به سر کرده باشم.

در پارکینگ عمومی Food Lion تمام بدنم غرق در هوای گرم شد و موهای عرق گرفته ام را دم اسبی بستم، ولی انگار هوای گرم اصلاً عالیه را اذیت نمی کرد. لابد مردم ما را مثل یک زوج ناهمگون می دیدند: زنی قد بلند و مو بور با شلوار جین و تاپ تنگ که دست مسلمانی یک متر و بیست سانتی را گرفته است. دخترم را به خودم نزدیکتر کردم و وارد مغازه شدیم.همچنان که در میان قفسه های فروشگاه با چرخ دستی مان جولان می دادیم، مشتری ها چنان خیره خیره نگاهمان می کردند که انگار با معمایی حل نشدنی رو به رو شده اند و وقتی چشممان به چشم هم می افتاد، بی درنگ نگاهشان را پایین می انداختند.

کشف دیگری از آزادی
من در دهه 70 در جنوب کالیفرنیا با این فکر بزرگ شده بودم که آزادی زنان مساوی با برهنگی بیشتر است و زنان می توانند هر کاری را انجام دهند. کشف آزادی جسمی برای من بخش مهمی از روند کشف شخصیتم بوده است، اما این تجربه ارزان به دست نیامده است. ساعتهای متمادی را جلوی آینه، سرگرم تحقیق درباره تصویر خودم بودم: از شکل و قیافه خودم تعریف می کردم؛ گاه از آن بدم می آمد؛ گاه با خودم فکر می کردم دیگران چه نظری درباره قیافه ام دارند. و گاهی فکر می کردم که اگر همین دقت نظر را در زمینه دیگری به کار می بستم، فکرم چقدر باز شده بود، یا می توانستم رمانی بنویسم، یا حداقل سبزی کاری را یاد گرفته بودم!

حالا عالیه در این مرحله از زندگی خود، همه حواسش به دنیای پیرامونش است، نه تصویر خودش در آینه. عالیه کلاس چهارم دبستان است و دختران همکلاسی اش محبوبیت را با طرز لباس پوشیدن مرتبط می دانند. چند هفته پیش عالیه با عصبانیت تعریف می کرد که یکی از همکلاسی هایش همه دختران کلاس را بر اساس شیک پوشی شان درجه بندی کرده است. آنجا بود که فهمیدم با اینکه برهنگی به من در مواردی آزادی می دهد، اما عالیه توانسته است با انتخاب حجاب و پوشیدگی، آزادی دیگری را کشف کند.

نمی دانم علاقه عالیه به پوشش اسلامی تا کی ادامه خواهد یافت. اگر تصمیم بگیرد مسلمان شود، مطمئنم که اسلام برایش مدارا، تواضع و عدالت خواهی را به ارمغان خواهد آورد، چنان که برای پدرش هم به ارمغان آورده است. و چون می خواهم سرسختانه پشتیبان و مراقبش باشم، نگرانم که نکند این انتخاب، زندگی را برایش در کشور خودش سخت کند.

او به تازگی سوره حمد را حفظ کرده است و به اصرار از پدرش می خواهد که به او هم عربی یاد بدهد. عالیه تنها ولی با هدف راه می رود؛ بسیار متفاوت با رفتاری که من در سن و سال او داشتم، و من یک بار دیگر فهمیدم که هنوز چقدر تا شناخت دخترم فاصله دارم. این فاصله نه فقط به خاطر آن روسری، بلکه از آن رو بود که او اصلاً به واکنش دیگران اهمیت نمی دهد؛ ترجیح می دهد به جای شیرجه زدن در دریا، توی کتاب فرو برود و آن قدر غرق مطالعه می شود که صدای من را از اتاق بغلی نمی شنود.
به این فکر می کنم که روسری می تواند با قدرت جادویی خود، تخیل نامحدود، دریافتهای زیرکانه و معصومیت فطری عالیه را حفظ کند.

تصور می کردم که وقتی به اتاق آینه فروشگاه های لباس برود، مثل نوجوانان دیگر، در دام آن زرق و برق نخواهد افتاد و حجاب، او را مانند صدفی در میان خواهد گرفت. فکر می کردم که حجاب، دخترم را از احساس فراگیر نارضایتی در عین ناز و نعمت خلاص خواهد کرد و در پرواز او به سوی آینده ای که برایم کاملاً نامعلوم است، زیر پر و بال خواهد گرفت.




تاریخ : شنبه 92/4/1 | 2:37 عصر | نویسنده : ناهید یوسفی | نظر

 

متخصصان پوست درخصوص مصرف برخی بوتاکس‌های تقلبی که برای زیبایی و رفع چین و چروک پوست دربرخی آرایشگاه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند، هشدار دادند.


برخی از این داروهای تقلبی اصلاً حاوی مواد مؤثر نیستند و برخی دیگر از آنها حتی حاوی مواد سمی هستند که تزریق آنها عوارض شدیدی از جمله فلج شدن را برای مصرف‌کنندگان این آمپول‌ها به همراه خواهد داشت. یکی از مهمترین دلایل اقبال چنین آمپول‌هایی ارزان‌تر بودن آنهاست و شاید به همین علت است که این داروهای تقلبی در شهرستان‌ها بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد. متاسفانه استقبال از مصرف آمپول‌های تقلبی هروز بیشتر می‌شود اما نظارت بر سالن‌های زیبایی برای جلوگیری از استفاده آنها کمتر.

تزریق آمپول‌های بوتاکس یکی از روش‌هایی است که امروزه به فراوانی جهت صاف کردن چین و چروک‌های صورت و ایجاد ظاهری جوان‌تر در افراد به کار می‌رود. سم بوتولینوم با نام تجاری بوتاکس در بین مردم شناخته شده است. این فراورده به‌صورت خالص و استریل کاربردهای پزشکی به جز موارد زیبایی هم دارد اما با تبلیغات گسترده‌ای که درباره آنها در رسانه‌های گوناگون می‌شود بیشتر در سالن‌های زیبایی و محیط‌های غیر پزشکی مصرف می شود.

آمپول تقلبی و تزریق توسط غیرمتخصص!

دکتر ژاله شربیانی، متخصص پوست و زیبایی و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران، درباره تزریق بوتاکس به همشهری می‌گوید: یکی از علت‌های بروز عارضه در بوتاکس، به تزریق آن توسط افراد غیرمتخصص مربوط می‌شود که امروزه در ایران این امر به قدری آسان و در دسترس شده که حتی برخی آن را در سالن‌های زیبایی با هزینه کمتری نسبت به کلینیک‌ها تزریق می‌کنند.

به گفته وی، گرچه بوتاکس جای بسیاری از جراحی‌های بالای صورت را گرفته و از این لحاظ یک مزیت به‌حساب می‌آید اما اگر در تزریق آن دقت نشود، ممکن است عوارضی به‌وجود بیاورد که حتی با عمل جراحی نیز قابل ترمیم نباشد.

دکتر شربیانی اضافه می‌کند: باتوجه به اینکه محل تزریق بوتاکس اصولا نواحی اطراف چشم است و این مکان‌ها نقاط حساسی به‌حساب می‌آیند، اگر تزریق اشتباه و توسط فرد غیرمتخصصی صورت بگیرد، ممکن است عضلات دیگر، غیر از عضله‌های مورد نظر، فلج شوند و اگر مقدار بوتاکس تزریقی نیز زیاد باشد، افتادگی پلک را به‌دنبال دارد.

متخصصان معتقدند که بوتاکس‌های غیراستاندارد، به‌خصوص وقتی توسط افراد غیرمتخصص، بدون توجه به نکات ایمنی تزریق شوند، بیشتر خطرآفرین هستند، به‌طوری که مسمومیت شدید با این سم، به‌علت فلج کردن عضلات تنفسی، می‌تواند منجر به مرگ شود.

دکتر شربیانی می‌گوید: همه اینها باعث شده تا تزریق غیرکارشناسانه بوتاکس احتمال خطرات گوناگونی مثل غیرقرینه شدن صورت و ابرو، افتادگی پلک یا فلج صورت را به‌دنبال داشته باشد.

کاهش سن متقاضیان بوتاکس

به گفته این متخصص، هر سال نسبت به سال قبل سن متقاضیان بوتاکس کاهش پیدا می‌کند و دختران جوان و کم سن و سال و همچنین مردان نیز به جمع مشتریان آن افزوده می‌شوند.

وی ادامه می‌دهد: برخلاف 5 سال گذشته که اصولا مصرف‌کنندگان این آمپول، زنان میانسال و 35 سال به بالا بودند، امروزه دختران جوان نیز جزو متقاضیان این عمل شایع تزریقی هستند و همین مسئله بازار داروهای تقلبی را داغ می‌کند.

به گفته وی، چروک صورت 2 نوع است؛ نوع اول چروک‌های دینامیک است که در اثر انقباض عضلات ایجاد می‌شوند. در سنین پایین که پوست الاستیسیته خوبی دارد، این نوع چروک‌ها باقی نمی‌مانند اما در سنین بالاتر، یعنی 35 تا40 سالگی چون الاستیسیته پوست پایین می‌آید، انقباض عضلات زیر پوست باعث می‌شود چروک‌ها از بین نرود و آثار چین خود را نشان دهد.

این حالت در ناحیه پیشانی، بین ابروها و دور چشم و قسمت بالای بینی بسیار واضح دیده می‌شود و با درجه‌های خفیف‌تری در ناحیه گردن، دور لب‌ها و چانه‌ ظاهر می‌شود. این چین و چروک‌ها را فقط بوتاکس برطرف می‌کند و جایگزین دیگری ندارد؛ البته لیزر می‌تواند کمک‌کننده باشد اما سختی کار بیشتر است و به تعداد جلسات زیادی نیاز دارد.

نوع دوم چروک‌ها به‌دلیل تجمع نور خورشید و از دست رفتن الاستیسیته پوست و شل و افتاده شدن پوست، به‌وجود می‌آید. این نوع چروک‌ها با کرم‌ و تزریق بوتاکس از بین نمی‌روند و حتماً به استفاده از چند تکنولوژی لیزر برای جوان‌سازی پوست نیاز است.
تزریق بوتاکس حتماً باید به‌وسیله شخص متخصص انجام شود تا آن را در نواحی درست تزریق کند که بعداً‌حالت چهره غیرطبیعی نشود. اگر داروی استاندارد زیر نظر متخصص تزریق شود، هم در کسانی که سن پایینی دارند و چین در حال تشکیل است و هم در افرادی که چین‌های عمیق‌تری دارند، باعث برطرف شدن چین‌ها خواهد شد.

مداخله آرایشگران در امور پزشکی!

انجمن جراحان پلاستیک و زیبایی کشورمان هم چندی پیش نسبت به خطرات تزریق بوتاکس که در آرایشگاه‌ها و سالن‌های زیبایی انجام می‌شود، هشدار داده و بزرگترین مشکلات آرایشگاه‌های زنانه‌ را دخالت مستقیم و غیرمستقیم آرایشگران در امور پزشکی اعلام کردند.

بوتاکس پس از تزریق، جذب عضله می‌شود و در پایانه‌های عصبی که فرمان انقباض را به عضلات می‌رسانند مستقر می‌شود. در این محل بوتاکس از آزاد شدن یک واسطه شیمیایی به نام استیل کولین که مسئول انقباض عضلانی است جلوگیری می‌کند، در نتیجه دستور انقباض به عضله نمی‌رسد و در حقیقت نوعی فلج عضلانی موقت ایجاد می‌شود که 3 تا 6ماه طول می‌کشد. عدم‌انقباض عضلات زیرپوستی باعث محو شدن و از بین رفتن چین و چروک‌های پوست روی عضله می‌شود.

دکتر شربیانی می‌گوید: درصورتی که به بیماری خاصی مبتلا هستید یا داروی خاصی استفاده می‌کنید حتماً پیش از تزریق بوتاکس پزشک خود را در جریان قرار دهید. تزریق بوتاکس در افرادی که دچار بیماری‌های عصبی عضلانی هستند می‌تواند باعث ضعف عضلانی شدید شود.

تجویز کرم‌ها و پمادهای مختلف، تزریق ژل برای پف صورت و سایر نقاط بدن، تزریق بوتاکس زیر چشم و پیشانی همگی از مواردی هستند که در حوزه تخصصی پزشکان حاذق پوست و مو یا جراحان پلاستیک است، در حالی‌که بسیاری از آرایشگرها خودسرانه به تجویز این مواد به مراجعان اقدام می‌کنند. وزارت بهداشت و ارگان‌های مربوطه باید هر چه سریع‌تر به تدوین قانون موارد تخلف آرایشگران اقدام و از کارهای غیرعلمی آنان جلوگیری کنند.




تاریخ : شنبه 92/4/1 | 2:36 عصر | نویسنده : ناهید یوسفی | نظر

  • پست بای
  • کوفه
  • کارت شارژ همراه اول